سنت پياده روي اربعين را چه کسي احيا کرد؟
زيارت، از مهم ترين عوامل تربيتي و راهبرد اهل بيت (ع) براي ايجاد، تقويت و تعميق ارتباط شيعيان با ارواح آسماني و مطهر خاندان عصمت (ع) است. اين ارتباط بايد از يک ارتباط موقت و احساسي و مقطعي فراتر رفته، به ارتباطي دائمي و عارفانه تبديل شود تا برآيند آن، تربيت شيعه اي واقعي و عاشق اهل بيت (ع) باشد. در ادامه به مباني نظري زيارت پياده اشاره مي شود؛
ساز و کار زيارت، ابزاري معنوي و بسيار مؤثر و روح افزاست که در فرهنگ تشيع، جايگاهي ويژه دارد. زيارت از ديدگاه اهل بيت (ع) جرياني چندلايه با ابعاد فرهنگي، سياسي، اعتقادي، اقتصادي و عرفاني است که تأثيرات فردي و اجتماعي متعددي دارد. شناخت مباني نظري زيارت، آن هم زيارت با پاي پياده، انگيزه بهره مندي از برکات بي شمار آن را دوچندان ميکند و گامي مؤثر در راستاي ترويج و تبليغ فرهنگ ناب زيارت است. حضور در ميان خيل زائران پياده کربلا در ايام اربعين 1435 ق (1392 ش) بهانهاي شد تا با نگاهي قرآني و روايي به «مباني نظري زيارت با پاي پياده» و آنگاه زيارت امام حسين(ع) با پاي پياده به واکاوي اهميت و ارزش اين نوع زيارت بپردازيم. در خصوص کيفيت زيارت؛ چه زيارت خانه خدا و مدينه منوره و چه زيارت ساير عتبات عاليات، با توجه به چگونگي طي کردن مسير، دو مرتبه وجود دارد: مرتبه نخست که مرتبه آسان و مرجوح است، همان طي مسير با وسيله نقليه و با استفاده از امکانات رفاهي در خوراک، پوشاک و مکان استراحت است که اين قسم، خود داراي مراتب حداقلي تا حداکثري است. مرتبه دوم مرتبه سخت تر و راجح است که همان طي مسير با پاي پياده و بهرهمندي از حداقل امکانات است. اين قسم سفر زيارتي که برگرفته از روحيات جهادي بوده و در کمال سادگي و تنزه از امور رفاهي انجام ميپذيرد، نوعي رياضت شرعي است که برکات فراوان معنوي و تربيتي براي زائر به دنبال دارد. از ميان اين دو قسم زيارت، شواهد و جهتگيريهاي قرآني، روايات و سيره انبياء و اولياي الهي و بسياري از عرفا و بزرگان، ناظر به شيوه دوم است که در اينجا به تعدادي از اين شواهد اشاره ميکنيم:
1ـ شاهد قرآني: قرآن در آيه اعلام حج و بيان آداب حج، تشرف با پاي پياده را بر تشرف با مرکب سواري مقدم ميشمارد و ميفرمايد: «وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوکَ رِجَالًا وَعَلَى کُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ»؛ (اي ابراهيم! در ميان مردم براي اداي حج، بانگ برآور تا زائران پياده و سواره بر هر شتر لاغري که از هر راه دوري ميآيند، به سوي تو روي آورند.) در تفسير نور، ذيل اين آيه آمده است: پياده رفتن به حج، برتر از سواره است؛ زيرا «رجالاً» قبل از «کل ضامر» آمده است. محمدبن احمد بن جزي نيز ميگويد: برخي از علما به سبب مقدم بودن تعبير پياده روي در آيه، استدلال کردهاند که پياده رفتن به حج از سواره رفتن، برتر است.
2ـ شواهد روايي: اين روايات را در دو بخش کلي ميتوان بررسي کرد:
الف) روايات فضيلت زيارت خانه خدا با پاي پياده:
امام باقر (ع) فرمودند که ابن عباس گفت: بر چيزي پشيمان نشدم به اندازه پشيمانيام بر اينکه چرا پياده به حج نرفتم؛ چرا که از رسول خدا (ص)
شنيدم که ميفرمودند: هر کس پياده حج خانه خدا را انجام دهد، خداوند براي او هفت هزار عمل نيک از حسنات حرم مينويسد، گفته شد: اي رسول خدا! منظور از حسنات حرم چيست؟ فرمود: هزار هزار حسنه و فرمود: فضيلت پياده حج گزاردن، مانند فضيلت ماه شب چهارده بر ساير ستارگان است. در روايتي ديگر، منظور از حسنات الحرم،
100 هزار برابر شدن حسنه بيان شده است. ديگر اينکه روايت شده است که هيچ بندهاي به وسيلهاي محبوبتر نزد خدا از راه پيمودن با پاي پياده به خانه محترمش، به او تقرب نجسته است، همانا يک حج با پاي پياده، با هفتاد حج برابر است. از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمودند: همانا فرشتگان بر راه مکه ميايستند و چون با حاجيان ملاقات کنند، بر حاجيان سوارهاي که سايبان دارند، سلام ميکنند و با کاروانهاي سواره و بدون سايبان مصافحه و با حجاجي که پياده آمدهاند معانقه ميکنند. طبق اين روايت نوراني، ميان حاجياني که سوار بر مرکب و زير سايه بان محمل، وارد حرم ميشوند، با آنان که فقط سوارهاند و آنان که پياده مسير حج را طي ميکنند، تفاوت بسياري است.
ب) روايات فضيلت زيارت معصومين (ع) با پاي پياده:
از امام صادق(ع) روايت شده که فرمودند: هر کس پياده به زيارت حضرت اميرالمؤمنين (ع) برود، خداوند به عدد هر گامي که برميدارد، حجي و عمرهاي در نامه عملش بنويسد و اگر پياده نيز برگردد به عدد هر گامي، دو حج و دو عمره در نامه عملش بنويسد. در اين روايت، به صراحت به برتر بودن زيارت با پاي پياده چه در مسير رفت و چه بازگشت اشاره شده است. امام صادق (ع) به حسين بن علي بن ثوير فرمودند: هر کس به قصد زيارت قبر حسين بن علي (ع) از خانهاش بيرون آيد، اگر پياده باشد خداوند به ازاي هر گامي که برميدارد حسنهاي برايش ثبت و گناهي از او پاک ميکند و تا زماني که به حائر حسيني برسد، خداوند او را از رستگاران و حاجت رواشدگان منظور ميفرمايد و چون اعمالش را تمام کند، خداوند او را از افراد ظفرمند و رستگار ثبت ميکند و هنگامي که ميخواهد به ديار خود بازگردد، فرشتهاي نزد او آمده، به او ميگويد: من فرستاده خدا هستم، پروردگارت به تو سلام ميرساند و ميفرمايد: عملت را از نو آغاز کن که خداوند گناهان گذشته تو را بخشيد.
3ـ شواهدي از سيره اهل بيت (ع):
حلبي ميگويد از امام صادق (ع) درباره فضيلت پياده رفتن پرسيدم. حضرت فرمودند: امام حسن (ع) سه بار ثروت خود را با خدا تقسيم کرد؛ تا آنجا که يک کفش براي خود و کفشي در راه خدا، پيراهني براي خود و پيراهني در راه خدا، ديناري براي خود و ديناري در راه خدا تقديم کرد و با پاي پياده، بيست حج به جاي آورد.
ابراهيم بن علي از پدرش نقل ميکند که امام سجاد (ع) پياده حج به جا آورده، از مدينه تا مکه بيست روز راه رفت. عبدالله بن مبارک گفت: سالي براي انجام حج به مکه رفتم. در بين راه، نوجواني هفت يا هشت ساله بود که در کنار حجاج ميرفت و زاد و توشه و مرکب سواري هم نداشت. پيش رفته، سلام کردم و عرض کردم: با چه کسي اين بيابانها را طي ميکني؟، فرمود: با آفريننده اين بيابان. جوابش به نظرم بزرگ آمد، گفتم: فرزندم! زاد و توشه مرکب سواري تو کجاست؟، فرمود: زاد من تقوايم و مرکبم دو پايم و هدفم مولايم است. باز در نظرم بزرگ آمد، تا آنکه به مکه آمدم، پس از انجام اعمال حج در بازگشت در ابطح ديدم مردم اطراف يک نفر را گرفتهاند. نگاه کردم، ديدم همان نوجوان است. پرسيدم کيست؟ گفتند: زين العابدين (ع) است. عنبسه بن مصعب گويد: امام صادق (ع) را در منا ديدم که گاهي پياده و گاه سواره طي طريق ميکند. مطلبي به ذهنم خطور کرد تا از حضرتش بپرسم. چون بر ايشان وارد شدم، آن حضرت بدون مقدمه سخن آغاز کرد و فرمود: همانا علي بن الحسين (ع) هميشه از منزلش با پاي پياده براي رمي جمرات ميرفت و منزلگاه من، امروز از منزل او نسبت به جمرات کمي دورتر است. پس من سوار بر مرکب ميروم تا به منزل او برسم و چون به منزل او رسيدم، پياده ميشوم و با پاي پياده براي رمي جمرات راهي ميشوم. ابونعيم انصاري زيدي ميگويد: در روز ششم ماه ذيالحجه از سال 293 قمري با جماعتي از حاجيان در مسجدالحرام و کنار مستجار بوديم. ناگاه جواني از حال طواف به سوي ما آمد که دو حوله احرام به تن داشت و کفشهايش در دستش بود. چون او را ديديم، از هيبتش همگي به پا خاستيم و در ميان ما نبود کسي جز آنکه ايستاد و بر او سلام داد. در اين روايت طولاني آمده است که راوي، آن جوان را در شب عرفه نيز مشاهده کرد و گفت: از جمعيتي که اطراف آن جوان بودند، پرسيدم آيا اين علوي را ميشناسيد؟، آنان گفتند او هر سال با پاي پياده همراه ما حج به جاي ميآورد و در آخر روايت آمده است که او صاحب الزمان (عج) است.
4ـ سيره اصحاب ائمه (ع)، علما و ساير شيعيان:
استاد مطهري(ره) در توضيح و ترجمه روايتي از بُريد بن معاويةَ العِجلِي مي فرمايد: «شخصي که اهل خراسان بود، از راه دور با رنج فراوان آمد خدمت امام باقر (ع). عشق به اهل بيت (ع) او را کشانده بود؛ در حالي که چون با پاي پياده آمده بود، کفشهايش از بين رفته و پايش ترک خورده و پاشنه آن، شکاف زيادي برداشته بود، آمد خدمت امام با يک عشق و ولعي، خدا را شکر کرد که بالاخره به مقصود خودش رسيد. بعد پايش را نشان داد با آن شکافها که خون آمده بود و عرض کرد: يا بن رسول الله! چيزي مرا به اينجا نياورد جز صحبت شما اهل بيت که از خراسان تا اينجا پياده آمدهام. امام (ع) اين جمله را فرمود: هر کس هر چه را دوست داشته باشد، با هم اوست و حقيقتش همان ميشود و با همان محشور ميشود.» طبق برخي نقلها، جابربن عبدالله انصاري در اربعين اول، همراه با عطيه با پاي پياده به زيارت امام حسين (ع) مشرف شد.از نظر تاريخي، ظاهراً در زمان شيخ انصاري سفر زيارتي به کربلا با پاي پياده مرسوم بوده است، اما پس از ايشان اين سيره کمرنگ شده تا آنکه مرحوم ميرزاي نوري که از محدثان بزرگ و استاد شيخ عباس قمي بود در زمان خود زيارت به سوي کربلا با پاي پياده را از نجف آغاز کرد و از آن پس اين سنت حسنه در سيره بسياري از علما و بزرگان ديني قرار گرفته است؛ بزرگاني چون آيات سيد مهدي بحرالعلوم، ملکي تبريزي، ميرزاي ناييني، شيخ محمد حسين اصفهاني (معروف به کمپاني). همچنين در احوالات حکيم بزرگ ملاصدرا آمده است که او شش سفر با پاي پياده به حج مشرف شد.
به فضل الهي، امروزه نيز شاهديم پس از سقوط رژيم بعث عراق، هر سال بر شکوه زيارت سيد الشهدا (ع) افزوده مي شود، آن هم با پاي پياده و به ويژه در ايام اربعين حسيني (ع).
افزودن دیدگاه جدید