mainportal

از نجف تا کربلا؛

از نجف تا کربلا؛

پای راهپیمایان اربعین روی پرچم آمریکاست!

اسلام سیاسیِ اباعبدالله چگونه اسلامی بود؟ و حسین (ع) به عنوان مرکز توجه عظیم‌ترین اجتماع انسانی تاریخ بشر در راهپیمایی اربعین، واقعاً که بود و چه می‌خواست؟

اسلام به ده‌ها شیوه می‌تواند «سیاسی» باشد. صهیونیست‌های آل سعود هم با پرچم اسلام حکم میرانند! داعش و القاعده و طالبان و بوکوحرام هم به اسم اسلام «مخرب‌ترین نقش‌ها» را در فضای سیاسی جهان ایفا می‌کنند. کسانی که حاضر نیستند کمترین اقدامی علیه رژیم جعلی و کودک کش صهیونیستی انجام دهند هم مدعی اسلام سیاسی هستند. اما اسلام سیاسیِ اباعبدالله چگونه اسلامی بود؟ و حسین (ع) به عنوان مرکز توجه عظیم‌ترین اجتماع انسانی تاریخ بشر در راهپیمایی اربعین، واقعاً که بود و چه می‌خواست؟

(1) اباعبدالله (ع) با دقت تمام یک «تغییرطلب»[1] بود. او خواهان «تغییر وضع موجود» بود و برای این خواسته همه چیزش را وسط میدان آورد و دشمن خود را ضعیف نپسندید. او از ترس مواجه‌شدن با «بزرگ‌ترین قدرت زمانه» تلاش نکرد برای خود «یک دشمن ضعیف‌تر» انتخاب کند؛ تا هم بتواند خود را «مبارز» جلوه دهد، هم جانش در امان باشد! (کاری که این روزها اغلب شیفتگان مزدبگیر یا بی مواجب نظام سلطه می‌کنند: برای خود دشمنانی «غیر از آمریکا و اسرائیل» می‌تراشند تا از زیر بار «مبارزه با بزرگ‌ترین قدرت زمانه» فرار کنند!)

(2) اباعبدالله (ع) آسان طلب نبود. او برخلاف اغلب انسان‌ها که فقط وقتی دست به «تعمیم» می‌زنند که این کار زندگی‌شان را آسان‌تر کند، تعمیم بسیار مهمی داد که به قیمت جان خود و عزیزانش تمام شد! او گفت نه‌تنها «من» با «یزید»، بلکه اساساً «کسی مثل من با کسی مثل یزید بیعت نمی‌کند.» او اقدام خود را ذیل یک «قاعده‌ی تخلف‌ناپذیر» تعریف کرد و حاضر به «شخصی دیدنِ مسئله» نشد. و همین تعمیم، پایان حیات دنیوی‌اش را بسیار سخت و دشوار کرد.

(3) حسین (ع) با «میراث‌بریِ حکومت» مبارزه کرد. او بر این باور بود که نه‌فقط «کسی امیر به دنیا نمی‌آید»، بلکه حتی هیچ «قرارداد اجتماعی» هم نمی‌تواند کسی که «منتخب خدا نیست» را به صدر جامعه مسلمین برساند؛ اما با چشم خود می‌دید که بنی‌امیه بساطِ «میراث بریِ قدرت» را پهن کرده‌اند.

(4) امامِ مظلومِ ما دشمنِ «نقض عهد» بود. معاویه علیه العنه با برادرش امام حسن (ع) «عهد» کرده بود که پس از او یزید حاکم نخواهد شد! بدین ترتیب، سیدالشهدا با گروهی طرف بود که با «وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ [2] / وقتی عهد می‌کنند بدان وفادارند» نسبتی نداشتند و رفتارشان شبیه همان ائمه کفری بود که قرآن درباره‌شان گفته بود «فَقَاتِلُواْ أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَيْمَانَ لَهُم [3] / با پیشوایان کفر بجنگید که آنان را عهد و پیمان نیست!»

(5) سیدالشهدا (ع) با یک «هژمون‌طلبِ افراطی» پنجه در پنجه شد. فاسقی به زور می‌خواست از «همه» بیعت بگیرد و هزینه این کار هم برایش هیچ اهمیتی نداشت. شخصیتی منحوس که علاوه بر «طاغوت» بودن، یک سلطه‌طلبِ تمام‌عیار به‌حساب می‌آمد.

(6) امامِ شهیدِ ما چون عمیقاً نگران «استقلال» بود، در برابر دستگاهی که جامعه اسلامی را به شکم و شهوت «وابسته» می‌کرد قیام کرد. او می‌دید که «وابستگیِ درونی مسلمین به دنیاطلبی» مانند دشمنی است که حالا در داخل مقیم شده است! نه او، نه پدر بزرگوارش، و نه جد عظیم‌الشان‌اش کسانی نبودند که در برابر دشمن مسلمین دست روی دست بگذارند. امام ما درواقع استقلال‌طلبِ مظلومی بود که فکر می‌کرد «قیدوبندهای دنیایی» باید برداشته شوند و نسل‌های مسلمین امکان «آزادی معنوی» پیدا کنند. او یک مولای واقعی بود چراکه «کیست مولا؟ آنکه آزادت کند / بند رِقّیَت[4] ز پایت بَرکَند»

(7) حسین (ع) دشمن قسم‌خورده‌ی «توسعه‌نیافتگی» بود. اینکه «اراذل در رأس امور باشند و اهل فضل مجبور به بیعت و دنباله روی از آن‌ها» را بزرگ‌ترین مانع «توسعه جامعه اسلامی» می‌دید. پدر گرامی‌اش سال‌ها پیش هشدار داده بود که «تقدیم الاراذل و تاخیر الافاضل / گزینش فرومایگان و به عقب راندنِ شایستگان» سبب انحطاط حکومت‌هاست.[5]  لذا قیام او، قیام توسعه‌خواهان خداباور بود. او با تمام وجود می‌خواست مسلمین «به پیش» بروند. تا اراذل حاکم بودند، این پیشروی نه‌تنها ممکن نبود بلکه خطر انحطاط هم در میان بود.

(8) صاحبِ راهپیمایی اربعین به هیچ قیمت به طاغوت تعهد نداد و با او بیعت نکرد. بیعت نه‌فقط به معنای شراکت در ظلم‌های رخ‌داده بود، بلکه تعهد به همکاری در ستمگری‌های آینده هم محسوب می‌شد! او با صدای رسا به تاریخ گفت: نه در جرائم طاغوت شریک می‌شوم، نه به او کمک می‌کنم و نه بر زخم‌های عمیقش مرهم می‌گذارم.

(9) در دورانی که یک فاسقِ عیاش قصد داشت با «قهر و غلبه و ایجاد رعب» در سرنوشت و آینده‌ی مسلمین مداخله کند، امام شجاع ما تصمیم گرفت «در عمل» به او و به تاریخ نشان دهد که «دخالت در سرنوشت عبادالله ممنوع است!» تنها حاکم مشروع جهان، خداست و دخالتِ حاکمانه در امور بندگان او تجاوز به تمامیت ارضیِ مُلک‌الله است! حسین (ع)، شهیدِ مدافعِ حرم‌الله بود.

(10) و دست‌آخر، یزید علیه العنه با استعدادی شگرف می‌رفت تا جامعه اسلامی را دچار «تنش» و «تشنج» کند. اگر حکومت او آرام و بی سروصدا ادامه پیدا می‌کرد و «خواص» ساکت می‌نشستند، «شیطان» دقیقاً از ناحیه‌ی «حاکم اسلامی» مشغول پاشیدن تخم تنازع و کشمکش می‌شد![6] یزید کسی بود که از موضع قدرت میان قلوب مؤمنین «نزغ[7]» می‌کرد و دشمنی می‌انداخت؛ چراکه وقتی افراد یک جامعه «حقِ‌خودطلب» شوند، سطح «ایثار» کاهش میابد و جای خود را به «استیثار[8] | خود را مقدم داشتن» می‌دهد. علی (ع) دقیقاً این وضع را پیش‌بینی کرده بود[9] و به امام حسین آموخته بود که «اگر سطح استیثار در جامعه بالا برود سنت الهی این است که خون ریخته شود.»[10] این بود که امام مظلوم ما قیام کرد تا به سهم خود جلوی تنش‌ها و تشنج‌ها و خونریزی‌های آینده را گرفته باشد.

اسلام سیاسیِ حسین (ع) دست‌کم این 10 مشخصه را دارد.

و راهپیمایان اربعین به همه کسانی که خواستار حفظِ «وضع ظالمانه‌ی نظام جهانی» هستند میگویند «ما که مسیر نجف-کربلا را پیاده می‌رویم، محبوبی داریم که به هیچ قیمتی زیر بار بیعت و همکاری با امثال شما نرفت... ما هم مثل مولایمان هرگز با قدرت‌های سلطه‌طلبی که - یزیدوار - جامعه بشری را به چاه نقض عهد و سلطه گری و شهوت‌پرستی و رعب افکنی و تشنج‌زایی انداخته‌اند بیعت نخواهیم کرد.»

حسین (ع) در تاریخ امتداد پیدا کرده است چون گرچه یک روز در صحرای بلا تنها بود، امروز میلیون‌ها انسان راهیِ همان جغرافیای تاریخ‌ساز می‌شوند تا اعلام کنند که حرف آوینی علیه الرحمه را باور دارند که «هر شهید کربلایی دارد که خاک آن کربلا تشنه‌ی خون اوست و زمان، انتظار می‌کشد تا پای آن شهید به آن کربلا برسد... سر مبارک امام عشق بر بالای نی، رمزی است بین خدا و عشاق... یعنی این است بهای دیدار...»

پیام عظیم‌ترین اجتماع انسانی تاریخ بشر اعلام آمادگی تمام‌عیار برای تغییرطلبی و مخالفت گسترده با سلطه و هژمون در صحنه بین‌المللی است. و در آن به شخصیتی ابراز ارادت می‌شود که بی‌تردید، «علمدارِ اسلام سیاسی» و شهید اسلامِ سیاسی است. کسی که او را سر بریدند چون حاضر بود همه چیزش را برای تحقق اسلام سیاسی بدهد. کسی که «هرکس به او علاقه دارد به اسلام سیاسی علاقه دارد»[11]

یورگن هابرماس 86 ساله نظریه‌پرداز آلمانیِ مکتب فرانکفورت بر این باور است که یک مدل نظری الزاماً نباید به «واقعیت» نزدیک باشد تا یک «مدل خوب» تلقی شود؛ بلکه گاهی هم می‌شود واقعیت را به یک «مدل خوب» نزدیک کرد!... نهضتِ امامِ شهیدِ ما دقیقاً با ایده‌ی «نزدیک کردن واقعیت به مُدل» اتفاق افتاد. اسلامِ سیاسیِ حسین، مُدل و نظریه‌ی بی‌رقیبِ رشد است. نظریه‌ای که می‌گوید «حق "باید" به حق‌دار برسد» نه اینکه «حق به حق‌دار می‌رسد!»

پانوشت:

 

[1]- Revisionist
[2] - سوره مبارکه بقره آیه 177 | «لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَـكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلآئِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّآئِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء والضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَـئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَـئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ  / نيكوكارى آن نيست كه روى خود را به سوى مشرق و [يا] مغرب بگردانيد، بلكه نيكى آن است كه كسى به خدا و روز بازپسين و فرشتگان و كتاب [آسمانى‏] و پيامبران ايمان آوَرَد، و مال [خود] را با وجودِ دوست داشتنش، به خويشاوندان و يتيمان و بينوايان و در راه‏ماندگان و گدايان و در [راهِ آزاد كردن‏] بندگان بدهد، و نماز را برپاى دارد، و زكات را بدهد، و آنان كه چون عهد بندند، به عهد خود وفادارانند و در سختى و زيان، و به هنگام جنگ شكيبايانند آنانند كسانى كه راست گفته‏اند، و آنان همان پرهيزگارانند.»

[3] - سوره مبارکه توبه آیه 12 | «وَإِن نَّكَثُواْ أَيْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُواْ فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُواْ أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنتَهُونَ / و اگر سوگندهاى خود را پس از پيمان خويش شكستند و شما را در دينتان طعن زدند، پس با پيشوايان كفر بجنگيد، چرا كه آنان را هيچ پيمانى نيست، باشد كه [از پيمان‏شكنى‏] باز ايستند.»

[4] - وابستگی

[5] - «یستدل علی ادبار الدول باربع: تضییع الاصول و التمسک بالفروع و تقدیم الاراذل و تاخیر الافاضل» / انحطاط دولت‌ها و حکومت‌ها را به چهار چیز می‌توان شناخت: ضایع کردن مسائل اصولی؛ پرداختن به مسائل فرعی؛ گزینش افراد فرومایه؛ و به عقب راندن عناصر لایق و شایسته.

[6] - سوره انفال آیه ۴۶ | «وَأَطيعُوا اللَّهَ وَرَسولَهُ وَلا تَنازَعوا فَتَفشَلوا وَتَذهَبَ ريحُكُم... / و فرمان خدا و پیامبرش را اطاعت نمایید! و نزاع و کشمکش نکنید، تا سست نشوید، و قدرت و شوکت شما از میان نرود!...»

[7] - آشوب افکنی، دشمنی افکندن

سوره بقره آیه 168 | «وَقُل لِّعِبَادِی یَقُولُواْ الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّیْطَانَ یَنزَغُ بَیْنَهُمْ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلإِنْسَانِ عَدُوًّا مُّبِینًا / به بندگانم بگو آنچه را که بهترین سخن است بگویند. بی‌گمان شیطان میان آنان آشوب و دشمنی می‌افکند. همانا شیطان برای انسان دشمنی آشکار است»
[8] - خود را بر دیگران مقدم داشتن

[9] - مجموعه ‏آثار استاد شهيد مطهرى، ج‏17، ص437 | «چند موضوع را على (ع) پیش‌بینی كرد: 1. ظلم و استبداد و استيثار بنی‌امیه و اينكه ديگر از اين عدل و مساواتِ امروز خبرى نخواهد بود... مسلم بن عقبه در واقعه مدينه از مردم بيعت بر "عبوديت و غلامى يزيد!" گرفت. اين‏طور، پیش‌بینی مولا محقق شد.»

[10] - امام علی (ع) در تبیین گرایی چرایی ریخته شدن خون خلیفه سوم در خطبه 30 نهج‌البلاغه می‌فرمایند: «...استاثر فاساء الاثره و جزعتم فاساتم الجزع و لله حکم واقع في المستاثر و الجازع. / ...عثمان خود را بر دیگران مقدم داشت و در اين کار از حد تجاوز کرد، شما هم بيتابي کرديد و هراستان از حد تجاوز کرد. و خدا میان استیثارکننده و بیتاب، سنتی قطعی جاری کرده است.»

[11] - «...هیئت‌ها نمی‌توانند سکولار باشند؛ هیئتِ امام حسینِ سکولار ما نداریم! هرکس علاقه‌‌مند به امام حسین است، یعنى علاقه‌‌مند به اسلام سیاسى است، اسلام مجاهد است، اسلام مقاتله است، اسلام خون دادن است، اسلام جان دادن است؛ معناى اعتقاد به امام حسین این است. اینکه آدم در یک مجلس روضه یا هیئت عزادارى مراقب باشد که مبادا وارد مباحث اسلام سیاسى بشود، این غلط است. البتّه معناى این حرف این نیست که هر حادثه‌‌ى سیاسى در کشور اتّفاق مى‌‌افتد، ما باید حتماً در مجلس روضه آن را با یک گرایش خاصی - حالا یا این‌طرف، یا آن‌طرف - بیان کنیم و احیاناً با یک چیزهایى هم همراه باشد؛ نه، امّا فکر انقلاب، فکر اسلام، خطّ مبارکى که امام (رضوان‌الله علیه) در این مملکت ترسیم کردند و باقى گذاشتند، این‌ها بایستى در مجموعه‌‌ها و مانند این‌ها حضور داشته باشد.» / رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای ستاد مرکزی هیئت رزمندگان اسلام‌ / 20 آبان 1392

افزودن دیدگاه جدید

About text formats

Restricted HTML

  • تگ‌های HTML مجاز: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd> <h2 id> <h3 id> <h4 id> <h5 id> <h6 id>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
CAPTCHA
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.