نقد و بررسی کتاب هدیه های آسمان

موضوع:
گزارش نقد و بررسی کتاب هدیه های آسمان
پایه سوم ابتدایی درشهرستان گتوند
گروه جمع بندی :
1- بهزاد جعفر زاده-مسئول واحد بسیج اداره
2- محسن صالحی مسئول روابط عمومی بسیج اداره
3- حمید فتحی زاده –مسئول پژوهش بسیج اداره
اداره آموزش وپرورش شهرستان گتوند
زمستان 1393
بسم الله الرحمن الرحيم
رَبَّنا هَب لَنا مِن اَزواجِنا
وَ ذُرِّيّاتِنا قُرَّةَ اَعيُنٍ
وَ اجعَلنا لِلمُتَّقينَ اِمامًا
فرقان 74
پروردگارا
همسر و فرزندان ما را نور چشم
و مايه افتخار
و همهي ما را الگوي پرهيزگاران قرار ده.
«آمین»
1- مقدمه:
دين اسلام، راه هدايت انسانها به سوي كمال و رستگاري است كه از جانب خداي متعال بر پيامبر اكرم (ص) نازل شده و شامل اعتقادات، اخلاق، احكام و كليه نظاماتي است كه انسانها براي رسيدن به مقصد متعالي خود بدان نياز دارند.تعلیم و تربیت روند بروز حقیقت است و چون حقیقت مطلق، خداست، تعلیم و تربیت نیز روند تقرب به خداست و این، معنای رستگاری است. تعلیم و تربیت واقعی، آدمی را به سوی خداوند هدایت می کند و چون برای رستگاری انسان لازم است، بنابراین باید با کیفیتی بسیار معنوی ارائه شود) وزارت آموزش و پرورش، ١٣٨١)
از طرفی کودکان ما ارزشمندترین سرمایۀ جامعه، ظریف ترین و گرانبهاترین هدیه ای هستند که خداوند به عنوان امانت به ما سپرده است. از وظایف جامعه و دست اندر کاران تعلیم و تربیت کشور اسلامی ایران است که از طریق مطلوب ترین روش ها و انسانی ترین رفتارها، کودکان جامعه را هدایت کنند. ( پیری عطاء اله، ١٣٧٥) لازمه وصول به این هدف کلی و عمیق طراحی برنامه های آموزشی و درسی است. آموزش مذهبی و دینی به خصوص پس از پیروزی انقلاب اسلامی از اهمیت ویژه ای برخوردار گردیده است و در نظام آموزشی، درس دینی مهم ترین وسیله برای آموزش دینی و مذهبی کودکان و نوجوانان این سرزمین می باشد. برای تحقق اهداف آموزش ابتدایی برنامه های درسی متنوع در قالب کتاب های درسی به صورت متمرکز پیش بینی و تدوین شده است. در میان انواع مواد درسی مختلف، درس دینی جزء لاینفک برنامه درسی مدارس ما به شمار می رود و در سال های اخیر، توجه به نیازهای نو در عرصه ی آموزش دین رویکردهای جدید در امر آموزش، توجه بیش از پیش به یادگیری جنبه های نگرشی آموزه های دینی، لزوم بهره گیری از روش های نوین در تعلیم و تربیت دینی و توجه به تربیت دینی، برای شکل دهی به رفتارهای دینی و تقویت احساس دینی از طریق شناخت دین و تفکر در آن، متخصصان تعلیم و تربیت دینی را بر آن داشته است تا با برنامه ریزی دقیق و مطالعه جامع الاطراف در این خصوص دست به کار تهیه برنامه ای نوین برای تعلیم و تربیت دینی گردند. در این باره تلاش های فراوانی صورت گرفته است و « هدیه های آسمان » اولین محصول این اقدام مبارک است ( وزرات آموزش و پرورش، ١٣٨٤)
حال در این گزارش قصد داریم نقاط قوت و ضعف و چگونگی تقویت تفکر بسیجی ، بینش دینی ، سیاسی ، اخلاقی و.... را در کتاب درسی هدیه های آسمان پایه سوم و با توجه به ساحت های تربیتی مندرج در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و برنامه درس ملی و ملاک ها و معیارهای استخراج شده را شناسایی و در ادامه راهکارهای عملی معلمان شرکت کننده در این نقد را ارائه نماییم باشد که توانسته باشیم گامی هر چند کوچک در خصوص تقویت تفکر بسیجی ، بینش دینی ، سیاسی ، اخلاقی و... در این درس مهم برای برنامه ریزان استان عزیزمان خوزستان و کشورعزیز اسلامی مان برداریم . با توجه به دستورالعمل ابتدا گروهی سه نفره از کارشناسان مجرب واحد بسیج یعنی گروه ارائه کننده این گزارش مشخص گردید و سپس 10% معلمین بسیجی در پایه سوم شهرستان گتوند به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب نموده و در طی جلسه ای توجیهی از آنان خواسته شد که با توجه به ساحت های شش گانه دستورالعمل نقاط ضعف و قوت این کتاب را شناسایی نموده و سپس پیشنهادات خود را بر اساس فرم شماره یک به گروه جمع آوری ارائه نمایند . سپس در ادامه گروه سه نفره فرم های شماره یک را بررسی نموده و نقاط قوت و ضعف شناسایی شده توسط معلمان را بصورت جمع بندی در فرم شماره 2 ثبت نمودند که مجموعه نظرات گروه معلمان و گروه سه نفره در پایان گزارش جهت استفاده برنامه ریزان به حضورتان ارسال نموده ایم .
اصولا در هرنقدی شناخت و اشرافیت کامل بر اصول و قواعد و اهداف محتوایی که می خواهد مورد نقد قرار گیرد لازم و ضروری است و معتقدیم ابتدا باید هم برنامه درس ملی و اصول و اهداف آموزشی و درسی را شناخت و هم رویکرد جدید آموزش و پرورش و نظر مولفان و برنامه ریزان درس دینی را مد نظر داشت و با شناخت کامل اهداف و دیدگاه برنامه ریزان آن را مورد نقد و بررسی قرار دادو نقد عالمانه و منصفانه ای داشت لذا ابتدا در ذیل کلیاتی از برنامه درس ملی بر اساس سند تحول بنیادین اهداف آموزش و پرورش وسپس دیدگاه و اهداف برنامه ریزان و صاحب نظران درس هدیه های آسمان در مقطع ابتدایی علی الخصوص در پایه سوم ابتدایی ارائه می گردد وسپس دیدگاه های نقادانه بر این کتاب ارائه می گردد .
1-رويكرد برنامه درسي ملي
رويکرد برنامه درسي ملي، «روح حاكم» بر همه عناصر برنامه و «جهتگيري كلي» آن برنامه را نشان ميدهد؛
رويكرد برنامه درسي ملي[1] عبارت است از: «فطرت گرايي توحيدي»؛
منظور از بيان رويكرد فطرت گرايي توحيدي: تقويت، توسعه و شكوفايي گرايشهاي الهي در انسان نظير خداپرستي، حقيقتجويي، گرايش به خير و فضيلت خواهي، زيباييگرايي، ابداع، خلاقيت و ... است كه در نتيجه تربيت و كوشش فردي (ايمان، علم، عمل صالح و تقوا) و جمعي به فعليت ميرسد.
حاکميت اين رويکرد در برنامه درسي ملي به معناي زمينهسازي لازم و مناسب جهت شكوفايي فطرت الهي انسان به منظور دستيابي به مراتبي از نفس مطمئنه از طريق درك و استفاده مطلوب از موقعيت[2] در راستاي تحقق حيات طيبه است؛
رويكرد برنامه درسي ملي برگرفته از مباني و داراي ويژگيهاي زير است:
نگاه جامع و كاملي به انسان مينمايد و رشد ابعاد جسماني و روحاني او را مد نظر دارد؛
زمينهساز شكوفايي فطرت الهي انسان است؛
زمينه رضايت پروردگار را از انسان و رضايت انسان را نسبت به اراده تشريعي و تكويني الهي فراهم مينمايد؛
محتواي برنامه سعي دارد با نگاهي جامع به انسان در چهار عرصه ارتباط با خود، خدا، خلق و خلقت در جهت درك مراتبي از عبوديت الهي، دستيابي به حيات طيبه و زمينه رشد همهجانبه متربي را فراهم نمايد؛
متربي را امانت الهي ميداند؛
خداوند متعال را مربي اصلي ميداند و معلم وظيفه دارد در راستاي خواست مربي عالم هستي، متربيان را هدايت نمايد؛
كل نظام هستي را محيط يادگيري ميداند؛
به بهرهگيري از روشهاي متنوع مانند: تعقل، تجربه، بحث و گفتوگو، عبرتآموزي، جدال احسن، تهذيب نفس و غيره تأكيد دارد. در اين رابطه شايسته است كه روشها بر مبناي عقل، وحي، كارامدي در عمل، موقعيت، شرايط مخاطب، ارزشها، اصول و اهداف تربيت اسلامي انتخاب شود؛
بر شيوه ارزيابي بيروني و خودارزيابي تأكيد دارد و ارزيابي بيروني را زمينهساز خودارزيابي ميداند؛
در ارزشيابي بر تحقق سطوح و مراتب مورد نظر در مورد تربيت انسان متفكر، مؤمن، عالم، عامل و متخلق به اخلاق حسنه از طريق دستيابي به دانشها، نگرشها و مهارتها و عملكردهاي مربوط به خود، خدا، خلق و نظام خلقت تأكيد دارد.
تعريف و سطوح اهداف
اهداف در برنامه درسي ملّی، ويژگيها و مختصات مطلوب و مورد انتظار برون داد نظام آموزش و پرورش را تبيين ميكند و ضمن سامان بخشي به برنامه های درسی و تربیتی، چارچوب جهتگيري انتخاب و سازماندهي محتوا، روشهاي يادگيري، منابع و ارزشيابي را نيز تعيين مینمايد.
بطور کلی اهداف در چهار سطح به شرح زير تعريف ميشوند:
هدف غايي نظام تعليم و تربيت
هدف غایی نظام تعلیم و تربیت برگرفته از فلسفه تعليم و تربيت نظام جمهوري اسلامي است. اين هدف به بيانهاي گوناگون عبارت است از: "دستيابي متربي به مراتبي از قرب الي الله، خلافت الهي، عبوديت خدا و حيات طيبه" . هدف غايي، الهامبخش و جهتدهنده به اهداف كلي و تفصيلي برنامههاي درسي است.
اهداف کلی: اهداف كلي برنامههاي درسي است برگرفته از فلسفه رسمي تعليم و تربيت اسلامي ، بيانيه ارزشها و اهداف كلان نظام آموزش و پرورش است، كه در سند تحول بنيادين آموزش و پرورش بدان اشاره شده است. اهداف كلي چارچوب تعيين اهداف تفصيلي و اهداف حوزههاي يادگيري را مشخص ميكند.
اهداف حوزههاي يادگيري: اهدافي است كه يكايك برنامههاي درسي و تربیتی و فعالیتهای آموزشی و پرورشی بر اساس اهداف تفصیلی و در جهت دستیابی به آنها، با توجه به نیازها و شرایط متفاوت حوزههاي يادگيري مختلف، متربیان، امکانات، اقتضائات منطقهای و بومی تعیین می شود.
الگوی هدف گذاری
الگوی هدف گذاری، چارچوب مفهومی منسجم و يكپارچهای است که در تدوین اهداف در سطوح مختلف، راهنمای عمل برنامه ریزان و مجریان قرار می گیرد. اهداف در اين مدل با توجه به رويكرد شكوفايي فطرت شامل پنج عنصر: تعقل، ايمان، علم، عمل و اخلاق و چهار عرصه ارتباط متربي با خود، خدا، خلق و خلقت است كه با محوريت ارتباط با خدا تعريف، تبيين و تدوين ميشوند.
عرصهها
عناصر
رابطه باخويشتن
(با محوريت رابطه با خدا)
رابطه با خداوند متعال
رابطه با خلق خدا (ساير انسان)
(با محوريت رابطه با خدا)
رابطه با خلقت (طبيعت و ....)
(با محوريت رابطه با خدا)
تعقل
ايمان
علم
عمل
اخلاق
در ميان عناصر پنجگانه[3]، عنصر تعقل و ايمان مبتني بر تعقل، جنبه محوري دارند و سه عنصر علم، عمل و اخلاق به عنوان عناصر برخاسته از تعقل و ايمان و متكي بر آن دو، تعريف و تبيين ميشوند و هر يك از اين عناصر نيز داراي مراتب معيني است؛
علم
ايمان
ايمان
عمل
ايمان
تعقل
اخلاق
باتوجه به اينكه تعليم و تربيت فرايند تكوين و تعالي هويت متربيان است و هويت متربيان برايند نوع ارتباط آنان با خدا، خود، خلق و خلقت ميباشد، بنابراين اهداف تربيت با توجه به اين عرصهها قابل تبيين خواهد بود، اين عرصهها به گونهاي جامع، يكپارچه و منطقي كليه ساحتهاي تربيتي[4] را دربرميگيرد.
واژههاي كليدي در الگوي هدفگذاري به شرح ذيل تبيين ميشوند:
ارتباط: نوع تعامل و روابط متقابل بين فرد با عرصههاي چهارگانه براي تبلور عناصر پنجگانه تربيتي است؛
خداوند: صفات و افعال خدا، پيامبران و اوصياء آنها، اولياء الهي، كتاب خدا و دين خدا؛
خود: ابعاد جسماني، رواني و روحاني؛
خلق: خانواده، همسايگان، جامعه محلي، جامعه ملي، جامعه اسلامي و جامعه جهاني اعم از دوست و دشمن؛
خلقت: طبيعت (زمين، آب، محيط زيست و ...) و ماوراء طبيعت (حيات ابدي، جهان آخرت، ملائكه و...)؛
تعقل: تفكر و حكمت، عقل فطري و الهي، خلاقيت، انديشهورزي، پرسشگري، پژوهشمحوري، تدبر، نقد، تجزيه و تحليل؛
ايمان: ایمان نسبت به مبدأ، معاد، رسالت انبياء الهي، مباني و ارزشهاي ديني؛ اراده، التزام، تعبّد نسبت به احكام الهي، باور نسبت به توانمنديهاي خود و جامعه خويش؛
علم: دانش، آگاهي، بصیرت در زمينههای مورد نیاز، توليد دانش، معرفت به حقيقت امور، دانايي، درك علمي و درك هنري؛
عمل: تلاش، مجاهدت در ابعاد مختلف فردی و اجتماعی، نوآوري، مهارتهاي مورد نياز، التزام به احكام ديني و قوانين اجتماعي، كارآفريني، كار و فعاليت؛
اخلاق: ملکات فاضله نفسانی، عواطف انساني، رفتار پسندیده، تهذیب از رذایل اخلاقی.
اهداف كلي[5]
انتظار ميرود متربيان در طي دوره 12 ساله تحصيلات مدرسهاي در زمينه هر يك از عناصر اهداف كلي پنجگانه مذكور در الگوي هدفگذاري، در حد رشد و توان خود به صلاحيتهاي زير دست يابند:
تعقل، تفكر و انديشهورزي :
توجه به نيازها، توانمنديها، ظرفيتها وعناصر هويت متعالي خويش و تأمل در آن؛
توانايي در انواع تفكر، مهارتهاي فرايند تفكرو يادگيري مادام العمر؛
تفكر در صفات و آيات خداوند متعال و معارف الهي و درك زيباييهاي طبيعت؛
برخورد عقلاني، منطقي و نقادانه با مسائل و موقعيتهاي متنوع زندگي؛
ارزيابي سبك زندگي انتخاب شده و بصيرت نسبت به آثار، نتايج و پيامدهاي آن.
ايمان و باور:
ايمان آگاهانه به مبدأ، معاد و حيات جاودانه؛
ايمان به وحدانيت خداوند، حكمت، عدالت، قدرت، حضور و حاكميت مطلقه خالق يكتا و لطف او نسبت به انسان؛
ايمان به غيب و ايمان به قرآن، پيامبر خاتم (ص)و ائمه معصومين عليهمالسلامو نقش بيبديل آنها در هدايت و رستگاري بشر [6]؛
ايمان به اسلام و نظامات آن به عنوان تنها مكتب جامع و كارامد براي ايجاد بستر فلاح و كمال؛
ايمان به هويت الهي انسان و كرامت او؛
ايمان به ارزش و هدفمندي خلقت و قانونمندي آن و باور به زيباييهاي جهان آفرينش به عنوان مظاهر فعل و جمال خداوند؛
باور به توانمنديهاي ملي و فردي براي پيشرفت و تعالي خود و جامعه.
علم و معرفت :
معرفت نفس و آگاهي به ظرفيتها و هويت خويشتن؛
معرفت به حق تعالي و صفات و افعال و آيات الهي و معارف ديني و منابع آن؛
درك ويژگيها و نيازهاي زيستي، رواني و روحي خويشتن و تلاش براي ارتقاء آنها؛
بصيرت نسبت به جايگاه و رسالت جهاني ايران اسلامي و نظام مردم سالار ديني و دوستان و دشمنان آن؛
معرفت و تسلط به زبان و ادبيات فارسي و آشنايي با زبان عربي به عنوان زبان دين و يك زبان خارجي؛
درك روابط، نقشها، حقوق و وظايف افراد و اهميت آنها در زندگي اجتماعي؛
معرفت نسبت به گذشته و حال جوامع بشري به ويژه فرهنگ و تمدن اسلام و ايران؛
درك پديدهها، رويدادها و قوانين جهان آفرينش در قلمروهاي علوم انساني، علوم تجربي و علوم ديني و چگونگي برقراري ارتباط انسان با آنها و بهرهبرداري بهينه از آنها.
عمل، كار، تلاش و مجاهدت :
فعاليت در عرصههاي علمي، هنري، ورزشي، حرفهاي و بهداشت و سلامت فردي و محيطي و بهرهگيري آگاهانه از يافتههاي اين عرصهها؛
قرائت، درك و بهرهگيري از آيات قرآن و التزام عملي به آموزههاي آن؛
توانمند در كاربرد كسب آداب و مهارتهاي زندگي؛
مشاركت مؤثر و سازنده و مسئوليتپذيري در حيات اجتماعي و سياسي و پاسداري از هويت ملي؛
توانمند در فعاليتهاي علمي، مطالعاتي و پژوهشي با رويكرد آيندهنگرانه و به صورت گروهي؛
التزام به انجام آگاهانه و مؤمنانه واجبات و ترك محرمات؛
بكارگيري فناوري اطلاعات و ارتباطات دركارو زندگي؛
فعال و آماده براي كار و كارآفريني و برخوردار از نگرشها و مهارتهاي پايه براي سازماندهي هويت حرفهاي خود به صورت مولد؛
تلاش پيوسته جهت دستيابي به هويت يكپارچه در ابعادملي،ديني،انقلابيوانسانيخودبراساسمعيارهاي اسلامي؛
حفظ و تعالي ميراث فرهنگي و سرمايههاي طبيعي ايران و جهان.
اخلاق (تزكيه، عاطفه و ملكات نفساني):
خوددوستي متعالي و شناخت و درونيسازي ارزشهاي اخلاقي مانند: صدق، صبر، احسان و رأفت، حسن خلق، شجاعت، خويشتنداري، رضا و غيره و رعايت آنها در تعامل با ديگران؛
برنامهريزي براي خودپايي، خودپالاييوخودسازي، رعايت ارزشها و فضائل اخلاقي و پرهيز از رذائل در تمام شئون زندگي فردي و اجتماعي و تحكيم شخصيت اخلاقي خود؛
ارزش قائل شدن براي انسانها به عنوان خليفة الله و حاصل نفخه الهي؛
ارزش قائل شدن براي كار و معاش حلال و داشتن روحيه تلاش مستمر و مبارزه با بيكارگي و بطالت؛
ارزشمند دانستن مطالعه و پژوهش، يادگيري مستمر و مادامالعمر و خوديادگيري؛
تقدم بخشيدن به منافع ملي بر منافع گروهي و تقدم بخشيدن به منافع جمعي بر منافع فردي و فداكاري و از خودگذشتگي براي جامعه و آرمانهاي ملي؛
ارزشمند دانستن محيطزيست وتعامل عاطفي ومعنوي باآن؛
التزامبهاصولوارزشهاي اخلاقيدراستفادهازعلم و فنّاوري.
اهداف تفصيلي دورههاي تحصيلي (سطوح قابل انتظار براي دستيابي به اهداف كلي)
براي دستيابي برنامهريزان و توليدكنندگان محتواي برنامههاي درسي و تربيتي به اهداف تفصيلي دورهها بهگونهاي سازمان يافته و منسجم و بر مبناي نيازها، تمايلات، انتظارات و توانمنديهاي متربيان، اين اهداف براي هر دوره تعيين ميشود:
اهداف تفصيلي برنامههاي درسي و تربيتي دوره ابتدایی
عرصهها
(و زير عرصهها)
عناصر اهداف
(و زير عناصر)
رابطه با خويشتن
(روح و روان و جسم)
رابطه با خداوند متعال
(صفات خدا، آيات تكويني، تشريعي، انبياء اوصياء و اولياء الهي)
رابطه با خلق خدا (ساير انسانها)
(خانواده،دوستان، همسايگان، محله، شهر، استان و جهان)
رابطه با خلقت
[طبيعت (زمين، آب، فضا، محيط زيست و ...) و ماوراء طبيعت (حيات ابدي، جهان آخرت، ملائكه و …]
تعقل
(تفكر و انديشهورزي
/ تأمل / استدلال / استنباط / تجزيه و تحليل/ توجه / تدبر / نقد / كشف / درك / حكمت / خلاقيت/ پژوهش)
* تفكر درباره تواناييهاي جسمي و عاطفي خويش و شباهتها و تفاوتهاي آن با ديگران
*تفکر در صفات خداوند به ويژه: قدرت، علم، مهرباني و بخشش
* انديشه در آيات قرآن
* نتيجهگيري از حوادث روزمره (خوب یا بد)
* تفكر در مورد پند و اندرز والدين و بزرگترها
« تفكر درباره نحوه رفتار درست با خانواده، دوستان و همسايگان
* همفكري با ديگران در حل مسائل و مشكلات
* کنجکاوی و اندیشیدن در خلقت خداوند
* مفهوم سازي درباره پديدههاي خلقت
* تفكر در زيباييهاي جهان آفرينش
* تفكر در پديدههاي خلقت و اسرار جهان آفرينش
* كنجكاوي در مورد جهان غيب و عالم آخرت
ايمان
(باور/ پذيرش / تعبد / التزام قلبي/ علاقه/ عاطفه/ نگرش مطلوب / عاطفه/ ارزشگذاري)
* باور به اهميت نیازهای عاطفی و معنوی خویشتن و راههاي تأمين این نیازها از طریق خدا پرستی، دوستي اولياء دين، محبت به ديگران و اعمال نیک
* ارزش گذاري براي علم و دانش
*باور به ارزشمند بودن مقام انسان
* ایمان به خداوند، پیامبران به ويژه پيامبر اسلام (ص) و ائمه اطهار(ع) و باور به درستي فرمايشات آنها
*ایمان به عالم غیب (بهشت، دوزخ، حساب و کتاب)
* باور به قرآن كريم کتاب آسمانی مسلمانان و علاقه به يادگيري و انس با آن
* علاقه به خداوند، پيامبر و ائمه اطهار(ع)
*علاقه به والدين و دوستي با خلق خدا
*ارزشگذاری برای مجاهدان راه خدا و شهيدانی که به خاطر اسلام و ایران جان خود را از دست دادهاند
* باور به هدفدار بودن جهان هستي و قانونمندي جهان
* باور به تغيير جهان هستي در مسير اراده الهي
* باور به نقش عالم غيب در نظارت بر عملكرد انسان و تأثيرات آن در زندگي انسان
* قبول جاودانگي روح انسان
ادامه اهداف تفصيلي برنامههاي درسي و تربيتي دوره ابتدایی
عرصهها
(و زير عرصهها)
عناصر اهداف
(و زير عناصر)
رابطه با خويشتن
(روح و روان و جسم)
رابطه با خداوند متعال
(صفات خدا، آيات تكويني، تشريعي، انبياء اوصياء و اولياء الهي)
رابطه با خلق خدا (ساير انسانها)
(خانواده،دوستان، همسايگان، محله، شهر، استان و جهان)
رابطه با خلقت
[طبيعت (زمين، آب، فضا، محيط زيست و ...) و ماوراء طبيعت (حيات ابدي، جهان آخرت، ملائكه و …]
علم
(كسب معرفت شناخت / بصيرت و آگاهي در ساحتهاي تربيتي)
* شناخت جسم خود و کارکرد اندام ها و نحوه مراقبت از آن
* شناخت علايق و استعدادهاي خويش در امور مختلف
*شناخت عواطف خوب و بد و راههاي توسعه هيجانات خوب و كنترل عواطف بد
* شناخت روشهاي حفظ سلامتي و پرورش جسم و روان
* شناخت خداوند ، پیامبراسلام (ص)، ائمه اطهار(ع) و ضرورت اطاعت از آنان
*شناخت اصول و فروع دين
* آشنایی با قرآن و توانایی در روخوانی آن و حفظ برخی از سوره های ساده و مشهور قرآن
* آگاهی از زندگی انبیاي اولوالعزم
* آشنايي با احكام اوليه ديني
*آشنايي با برخي از احاديث ساده و معناي آن
* درک مفهوم ولایت پیامبر (ص) و ائمه(ع) و نقش آن در هدایت جامعه
* شناخت حضرت مهدي (عج) و آگاهي از اقدامات آن حضرت در نجات ملتهاي جهان و تحقق عدالت جهاني
* آشنايي اجمالي با مقوله ولایت فقیه در عصر غیبت امام زمان
* آگاهی از زمان ها و مکان های مقدس (عاشورا، بعثت، غدير، مكه، مدينه، مسجدالاقصي، عتبات عاليات)
* آشنايي مقدماتي با ساختار زبان فارسي
* آشنايي با نمونههاي ساده نظم و نثر زبان فارسي
* شناخت روابط خویشاوندی و تشخيص فرد محرم از نامحرم
* آگاهی از نحوه برقراری ارتباط مؤثر با دیگران، خانوده، همسایگان و جامعه
* شناخت دوستان خوب در مدرسه و محيط زندگي و مراقبت در انتخاب دوست.
* شناخت نقش و كاركرد برخي از نهادها و موسسات اجتماعي
* شناخت حقوق فردي و وظايف اجتماعي در ارتباط با خانواده، مدرسه، محله، شهر و كشور
* شناخت برخي از قوانين و مقررات در زندگي روزمره و ضرورت توجه به رعايت آنها
* شناخت محیط اطراف، محله، شهر، استان، کشور و نحوه زندگی در شهرها و روستاهاي كشور و همسايگان ايران.
* آشنايي با زندگي بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران، انقلاب اسلامي ايران و نظام حكومت جمهوري اسلامي
* شناخت جايگاه مقام معظم رهبري در اداره كشور
*آگاهی از گذشته مردم ایران و تغيير و تحولات اجتماعي در دورههاي مختلف تاريخي
* آگاهي از نمادهاي ملي (پرچم، سرود ملي، زبان و خط ملي) و ضرورت حفظ وحدت ملي
* آگاهي درباره ضرورت دفاع از کشور
* آگاهي درباره اقوام ايران و آداب و رسوم مردم اين سرزمين
*شناخت محصولات فنّاوری و كاربرد آنها در زندگي
* شناخت ميراث فرهنگي (اماكن، اشياء، مناظر، هنرها، بازيهاي محلي و ...)
* آشنايي با نيازهاي مادي، فرايند توليد، توزيع و مصرف برخي از كالاها و مشاغل موجود در محيط زندگي
* آگاهي از مفاهيم، نمادها و روشهاي حل مسائل رياضي
* آگاهی از محیط اطراف و اجزای سازنده محیط زیست
* شناخت عوامل آلوده کننده محیط زيست
* درک پدیده های خلقت
* درک قوانین جهان آفرینش از طریق مشاهده در آثار خلقت
*شناخت زیبایی های خلقت
* شناخت طبيعت و اجزاي آن
*شناخت منابع طبيعي و ضرورت بهرهبرداري عاقلانه از آنها
*آگاهي از نقش انسان در حفظ و يا تخريب محيط زيست
* شناخت اشكال و الگوهاي رياضي در طبيعت
ادامه اهداف تفصيلي برنامههاي درسي و تربيتي دوره ابتدایی
عرصهها
(و زير عرصهها)
عناصر اهداف
(و زير عناصر)
رابطه با خويشتن
(روح و روان و جسم)
رابطه با خداوند متعال
(صفات خدا، آيات تكويني، تشريعي، انبياء اوصياء و اولياء الهي)
رابطه با خلق خدا (ساير انسانها)
(خانواده،دوستان، همسايگان، محله، شهر، استان و جهان)
رابطه با خلقت
[طبيعت (زمين، آب، فضا، محيط زيست و ...) و ماوراء طبيعت (حيات ابدي، جهان آخرت، ملائكه و …]
عمل
(كار / تلاش / اطاعت / عبادت / مجاهدت / كارآفريني / مهارت و …)
* توانايي در اجراي بازيهاي محلي و ورزشهاي رايج
* مشاركت در كارهاي گروهي
* لذت بردن از اشعار، ترانهها، موسيقي و سرودهاي محلي و ملي كه با فطرت الهي انساني سازگار باشد
* توانايي در ساخت آثار و اشياء هنري زيبا
*توانايي در ساخت برخي از محصولات ساده فناورانه شامل (مهارتهاي ايمني، برقراري ارتباط با ديگران، دوستيابي، اداره خويشتن و يادگيري مادامالعمر)
* كسب مهارتهاي زندگي سالم
* بكارگيري مهارتهاي پايه علوم در زندگي فردي
*خواندن نمازهاي پنجگانه
* خواندن روزانه قرآن و سعي در به كارگيري آموختههاي قرآني
*جانبداري از ارزشهاي ديني و رفتارهاي پسنديده
* رعايت حجاب در ارتباط با افراد نامحرم
*زيارت اولياء الهي
*امر به معروف و نهي از منكر
* كسب مهارتهاي اجتماعي (همكاري با ديگران، در سطح خانواده، مدرسه و محله)
* احترام به والدين، معلمان و اولياي مدرسه
* رعايت حقوق افراد
* رعايت مقررات مدرسه و جامعه و عمل به آنها
* قدرداني از خدمات ديگران و احترام به خدمتگذاران جامعه
* احترام به اولياء خدا، افراد حق طلب و عدالت خواه
*حمايت از مسلمانان مظلوم و مردم ستمديده
* توانايي استفاده از آموختههاي رياضي در حل مسائل روزمره
* ارج نهادن به آداب و سنتهاي محلي، ملي و اسلامي و مشاركت در آنها
* استفاده از فناوري ارتباطات و اطلاعات در سطح مقدماتي
* مطالعه و كاوش درباره طبيعت و محيط پيرامون
* تلاش در پاكيزه نگهداشتن محيط زندگي
*توجه به استفاده عاقلانه از منابع و پرهيز از اسراف
*دوست داشتن طبيعت گياهان و جانوران ب
* پرهيز از تخريب طبيعت و تلاش در حفظ آن
اخلاق
(تزكيه/ عواطف / ملكات نفساني)
* پرهيز از تنبلي
* علاقه به انجام كارهاي خوب
* مهارت در نه گفتن به كارهاي زشت
* توانايي در كنترل غرائز، عواطف و هيجانات
* رعايت نظم و انضباط در كارها
* تلاش در انجام كارهاي نيك و دوري از رفتارهاي ناپسند
* رعايت حيا و عفت
* رعايت ادب در برخورد با پدر، مادر، دوستان، همسايگان و افراد بزرگسال
* داشتن رفتار خوب با ديگران مانند محبت به ديگران، كمك به بچههاي نيازمند و بخشيدن ديگران، پرهيز از مسخره كردن ديگران، بدگويي، تهمت زدن و دروغگويي.
* عذرخواهي از رفتارهاي اشتباه و ناپسند، توجه به راستگويي و حفظ امانت و صبر در كارها
* احترام براي كار و كوشش
* پاكيزه نگهداشتن محيط كلاس، مدرسه ، منزل و محله
* احساس مسئوليت در حفظ گياهان، جانوران و پاكيزه نگهداشتن محيط (آب، هوا، خاك)
درتربیت دینی به چه رویکردی توجه شده است ؟
ما خَلَقتُ الجن و الانس الا لِیَعبدون » هدف آموزش و پرورش در جمهوری اسلامی ایران پرورش عبد صالح است و برای تحقق این آرمان هدف های اساسی مورد توجه قرار می گیرد ( شریعتمداری، ١٣٨١)
اصول حاکم بر برنامه ی تعلیم و تربیت دینی (دوره ی ابتدایی)
1- توجه به توانائیها و محدودیت های رشد شناختی و رشد تفکر دینی کودکان دبستانی
2- تلاش برای مرتبط کردن آموزش های دینی دانش آموزان با زندگی روزمره ی آن ها.
3- تلاش برای فراهم کردن زمینه های مناسب، به منظور استنباط و نتیجه گیری خود دانش آموزان از مطالب و موضوعات و پرهیز از انباشته کردن ذهن آن ها از مفاهیم و اطلاعات دینی
4- تلاش برای ایجاد امید، شادی و نشاط به هنگام ارائه آموزش های دینی و پرهیز از ایجاد اضطراب و صدمات روحی و روانی در دانش آموزان.
5- ترسیم چهره ای واقعی، صمیمی و قابل تحقق از شخصیت، رفتار و زندگی پیامبر اسلام و معصومین(ع)
6- تلاش برای پرورش حس زیبایی شناسی دانش آموزان و بهره گیری از هنرهای جذاب برای دانش آموزان این دوره.
7- استفاده از بیان غیرمستقیم، درآموزش مفاهیم. (به ویژه مفاهیم اخلاقی)
8- پرهیز از بیان نکاتی که طرح آن ها به دلیل رشد ناکافی، دانش آموزان ، موجب برداشت ناصحیح می شود.
اهداف کلی تعلیم و تربیت دینی در دوره ی ابتدایی
* الف: قلمرو دانش و اطلاعات
1- آشنایی با مهربانی، بخشندگی، دانایی، توانایی و یگانگی خداوند
2- آشنایی با معنا و مفهوم ساده ی پیامبری و امامت
3- آشنایی با معنا و مفهوم ساده ی معاد و جهان آخرت
4- آشنایی با امور اخلاقی و آداب اسلامی مورد نیاز در زندگی کودک
5- آگاهی با برخی از مهم ترین مراسم اجتماعی دین اسلام وانقلاب اسلامی
6- دانستن برخی از اطلاعات اولیه و ساده ی قرآنی
7- دانستن برخی از احکام شرعی مورد نیاز کودک
* ب: قلمرو گرایش ها و عواطف
1- محبت و علاقه مندی نسبت به خداوند
2- محبت و احترام نسبت به پیامبران، معصومین علیهم السلام و اولیای دین
3- گرایش نسبت به انجام کارهای نیک و دوری از بدی
4- تمایل به انجام آداب اسلامی و دستورات اخلاقی اسلام
5- گرایش و علاقه مندی به مشارکت در مراسم دینی و مراسم مربوط به انقلاب اسلامی
6- علاقمندی نسبت به تلاوت و فهم قرآن کریم
7- تمایل به عمل به احکام شرعی
* ج : قلمرو مهارت و عمل
1- ارتباط با خدا از طریق دعا و نماز
2- تلاش برای درس گرفتن از سیره ی پیامبران وائمه ی معصومین صلوات الله علیهم
3- تلاش برای انجام کارهای نیک، آداب دینی و دستورات اخلاقی ودوری از بدی ها
4- همکاری و مشارکت در برپایی مراسم دینی و انقلاب اسلامی
5- تلاش برای قرائت و فهم قرآن
6- تلاش برای عمل به احکام شرعی
جایگاه و نقش عوامل و عناصر فرایند یادگیری در برنامه ی تعلیم و تربیت دینی دوره ابتدایی:
در راستای رسالت و مأموریت آموزش و پرورش و جهت دهی به رشد همه جانبه ی دانش آموزان بر پایه ی تعلیم و دستورات دین مبین اسلام در ششصد و چهل و هفتمین جلسه ی شورای عالی آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران اهداف دوره ی ابتدایی تعیین شده که شامل اهداف: اعتقادی، اخلاقی، علمی و آموزشی، فرهنگی و هنری، اجتماعی، زیستی، سیاسی و اقتصادی است. که مدیران، برنامه ریزان و همه ی افرادی که در تعلیم و تربیت دانش آموزان نقشی بر عهده دارند، مکلفند در برنامه ریزی امور، سازماندهی فعالیتها و انجام وظایف مربوط به گونه ای اقدام نمایند که تا پایان دوره ی تحصیلی دست یابی دانش آموزان به اهداف تعیین شده ممکن باشد.از جمله برای آموزش ابتدایی اهداف مختلفی در نظر گرفته شده است که یکی از مهم ترین این اهداف، اهداف اعتقادی استکهشامل: ١-آشنایی با معنای تولی و تبری. ٢-آشنایی با ترجمه بعضی از احادیث. ٣-آشنایی با اصول دین و اعتقاد به آن. ٤-آشنایی با زمان ها و مکان های مهم و مقدس. ٥-آشنایی با معنای امر به معروف و نهی از منکر. ٦-احترام به مجاهدین در راه خدا و شهدا. ٧-رغبت به خواندن نمازهای واجب ( برای دختران). ٨-علاقه به حضور در مسجد و آشنایی با آداب آن. ٩-احترام گذاشتن به اولیا دین، بزرگان و شخصیت های اسلامی. ١٠-دوست داشتن خداوند و آشنایی با او به عنوان بهترین یاور و کمک. ١١-آشنایی با حلال و حرام و رعایت احکام مربوط در حد ضرورت. ١٢-تشخیص افراد محرم و نامحرم و رعایت احکام مربوط در حد ضرورت. ١٣-درست خواندن نماز وآشنایی با احکام ضروری نماز و روزه. ١٤-روخوانی و حفظ قرآن و آشنایی با ترجمه برخی از سوره ها. ١٥-آشنایی با زندگی انبیاء اولوالعزم به ویژه نبی اکرم ( ص ) و معصومین و دوست داشتن آن ها. ١٦-آشنایی با مسائل مربوط به سن تکلیف و تقلید و احکام مربوط وعمل به آن ( برای دختران). در حوزه ی شیوه های تربیتی یکی از اعتقادات صحیح رایج در میان متخصصان این است که می توان به بچه ها فرصت داد تا خودشان به تنهایی درباره ی ماهیت زندگی ( از جمله بعد غیر مادی آن) به جستجو بپردازند. مطابق این دیدگاه ، پرورش روح جستجوی گری در باره ی ماهیت زندگی ، هدف تربیتی بزرگی است. هدفی که اگر تحقق یابد آدمی را برای یک عمر بهره مندی از آن چه دین به عنوان یک منبع وثیق در اختیار او قرار می دهد آماده می کند. به او احساس نیاز و توان طلب می دهد و او را به فردی فعال مبدل می سازد که توان انتخاب و تصمیم گیری دارد. اینگونه است که تعلیم و تربیت دینی:
نیازها و علایق دانش آموزان را مورد توجه قرار داده
برای تجارب شخصی قبلی و فعلی آنها اهمیت فراوان قائل می شود،
به فهم و درک دانش آموزان توجه داشته
و در صد انتقال صرف معلومات و نتایج تجارب دیگران به ذهن آنها نیست.
به تغییرات کیفی بیش از تغییرات کمّی اهمیّت می دهد.
فرآیند آموزش را نیز همچون محصول یادگیری مهم قلمداد می نماید.
برخی اصول دیگر مورد توجه در برنامه:
توجه به توانائی ها و محدودیت های رشد شناختی و رشد تفکر دینی کودکان دبستانی تلاش برای مرتبط ساختن آموزشهای دینی با زندگی روزمره ی دانش آموزان ( به گونه ای که آموزش ها از زندگی بچه ها شروع شده و به زندگی آنها ختم شوند.) تلاش برای فراهم کردن زمینه های مناسب به منظور استنباط و نتیجه گیری خود دانش آموزان از مطالب و موضوعات و پرهیز از انباشته کردن ذهن آنها از مفاهیم و اطلاعات دینی. · تلاش برای ایجاد امید، شادی و نشاط به هنگام ارائه ی آموزش های دینی و پرهیز از ایجاد اضطراب و صدمات روحی و روانی از بچه ها. ترسیم چهره های واقعی ، صمیمی و قابل تحقق از شخصیت ، رفتار و زندگی پیامبر اسلام (ص) و معصومین(ع).· تلاش برای پرورش حس زیبایی شناسی بچه ها و بهره گیری از هنرهای جذاب برای دانش آموزان این دوره . استفاده از بیان غیر مستقیم در آموزش مفاهیم ( بویژه مفاهیم اخلاقی).
* نقش دانش آموز:
1- یادگیری از طریق همیاری و مشارکت فعال دانش آموز
2- یاری رساندن به معلم در غنی سازی فرایند یادگیری
* نقش آموزگار:
1- معلم الگوی رفتار است.
2- معلم فعال و کارآمد است.
3- معلم شخصیت اجتماعی دانش آموزان را شکل می دهد.
4- معلم مشوق دانش آموزان است.
5- معلم راهنما و همراه بچه ها است.
6- معلم با محیط زندگی و والدین بچه ها مرتبط است.
* نقش والدین:
1-والدین برای ایجاد شرایط مناسب برای یادگیری کودکان تلاش می کنند.
2- والدین برای خلق موقعیت های مناسب برای جست و جو و تجربه کردن کودکان تلاش می کنند.
3- والدین در کودکان ایجاد شوق و انگیزه می کنند.
4- والدین با معلم ارتباط مؤثر برقرار می کنند.
نقش محتوا:
محتوا چیست؟ شکل های ارائه محتوا کدامند؟ نقش محتوا در برنامه های سنتی و جدید . نقش محتوا در برنامه جدید تعلیم و تربیت دینی، نقش فعالیت های یاددهی –یادگیری، نقش محیط (غیر انسانی) و نقش ارزشیابی مورد نظر مولفان چیست؟
نقش محتوا:
محتوا چیست؟ با آن که عمده ی محتوا، همان است که به وسیله ی برنامه ریزان طراحی و به وسیله ی مؤلف، انتخاب و سازماندهی می گردد، اما تمام محتوا این نیست. در فرایند آموزش، آن چه معلم برای تدریس پیش بینی نموده است و در ضمن تدریس بروز و جلوه می کند، همچنین آنچه از تعامل دانش آموزان با یکدیگر حاصل می شود، بخشی از محتوا را تشکیل می دهد یعنی علاوه بر مفاهیم و مهارتها و نگرشهایی که تهیه کنندگان محتوای برنامه ی درسی در نظر گرفته اند. رابطه معلم با دانش آموزان و رابطه دانش آموزان با یکدیگر نیز منشأ بخشی دیگر از محتواست. اما چون قابل پیش بینی و کنترل نیست در بحث برنامه ریزی کمتر مورد توجه قرار می گیرد.
شکل های محتوا:
نوشتاری –عکس –فعالیت های خارج از مدرسه –تصاویر
نقش محتوا در برنامه های سنتی و جدید:
در برنامه های سنتی، محتوای آموزشی به متون درسی منحصر و محدود می شود و معلمین تمام هم و غم خود را بر آن می گذارند که آن مطالب را دقیقا و مو به مو تدریس کنند، اما در برنامه جدید تربیت دینی با توجه به تغییراتی که در تلقی نسبت به محتوای آموزشی، نقش و اهمیت آن در فرایند آموزش و یادگیری و نیز سطح دانش و مهارت های معلمان رخ داده، محتوای آموزشی تنها به متون مکتوب کتاب های درسی منحصر نمی شود. تصاویر، موضوع ، عنوان ، متن درس و فعالیت های کتاب «هدیه های آسمان» ، هر کدام به سهم خود بخش از محتوای برنامه را تشکیل می دهند به این ترتیب ، استفاده از محتوا از خود آن، اهمیت بیشتری پیدا می کند و مبدل به یک وسیله می شود و نه هدف.هدف، چیزی است که به وسیله محتوا تحقق می یابد.
نقش محتوا در برنامه جدید تعلیم وتربیت دینی:
در برنامه جدید تعلیم و تربیت دینی، محتوا در کنار هدف روش های تدریس و ارزشیابی از ارکان برنامه درسی به شمار می آید.
نقش فعالیت های یاددهی –یادگیری.
در برنامه جدید تعلیم و تربیت دینی. فعالیت های یاددهی –یادگیری اصطلاحی است که به کلیه پرسش ها و پاسخ ها و گفتگو ها ، تمرین ها، کارهای هنری، بازدیدها، ارتباطات و در یک کلام، تمام تلاش های معلم و یادگیرنده برای آموختن دروس اطلاق می شود.
نقش محیط(غیر انسانی)
محیط اعم از فضای کلاس، نحوه ی چینش صندلی ها، تصاویر نصب شده بر روی دیوار ، رنگ کلاس ، ... حتی بوهایی که بچه ها ضمن تدریس معلم استشمام می کنند و صداهایی که می شنوند، جزء عوامل مؤثر محیطی هستند، معلمین می توانند با تغییراتی که در موارد ذکر شده می دهند اعمال نظر و سلیقه کنند و یا از محیط های دیگری نظیر حیاط مدرسه ، پارک ها و بویژه فضاهای طبیعی، استفاده ی فراوان ببرند، تربیت دینی بیش از هر جا، به محیط های بکر و زیبای طبیعی نیاز دارد.
در برنامه ی درسی هدیه های آسمان با اهداف کلی تعلیم و تربیت دینی در دوره ی ابتدایی در قالب نه موضوع طراحی شده که از کتاب دوم آغاز و به مرور تا پایه ششم ادامه یافته و آموزش داده می شود که عبارتند از: خداشناسی، پیامبری، امامت، زندگی در جهان آخرت ( معاد )، قرآن، آداب و اخلاق، آداب و احکام و آداب و مراسم اسلامی,و شناخت شخصیت های اسلامی
و اما نقد....
(نقاط ضعف و نقاط قوت کتاب هدیه های آسمان و راهکارها ):
اعتقاد این مجموعه بر این است که تمامی ساحت های شش گانه در مجموعه کتب هدیه های آسمان ابتدایی متبلور است و نمی توان تمام این ساحت ها را در یک سال و در یک کتاب آن هم در کلاس سوم پیاده نمود چرا که بر اساس مخاطب شناسی تربیتی خیلی از مفاهیم این ساحت ها نه در حد درک دانش اموزان این پایه هست و نه می توان کل این ساحت ها را یکجا ارائه نمود و اگر چنین چیزی مد نظر هست سخت در اشتباهیم بلکه بر اساس رابطه طولی و عرضی کتب در تمامی دروس و در طی سالیان متمادی ارئه می شود مثلا در مبحث خداشناسی در پایه دوم فقط مهربانی خدا مد نظر باید باشد و در پایه سوم شناخت نعمت های خدا و بخشنده بودن خدا مد نظر است و به همین ترتیب در سال های بعد دانایی و توانایی خدا و در پایه ششم جمع بندی صفات متعدد خدا وبحث خداشناسی تا پایان دوره دبیرستان ادامه دارد و هر سال این مبحث به صفاتی از این بخش می پردازد همچنین بر اساس ارائه درس ملی و بر اساس اهداف سند تحول بنیادین تمامی دروس تلفیقی بوده و هم رابطه طولی داریم و هم عرضی . پس اعتقاد مجموعه بر این است که ارائه تمامی این ساحت های شش گانه مد نظر هست ولی در دروس متعدد و در طی سالیان متمادی ارائه می گردد و جای نگرانی نیست ولی آنچه به نظر می رسد مهم است نحوه ارائه این ساحت هاست که اولا نباید مستقیم ارئه شود و آموزش غیر مستقیم در آموزه های دینی مفید تر و اثربخش تر می باشد و همچنین محتوا باید در قالبی جذاب ، گیرا و با نشاط ارائه گردد که متاسفانه محتوای ارائه شده در هیچ کدام از کتب درسی کاملا بدون نقص نیستند از جمله کتاب هدیه های آسمان پایه سوم اهداف مد نظر از نظر متن نوشتاری ، تصاویر ارائه شده و نوع فعالیت های کتاب و اصولا روش های تدریس ان ها ناقص و دارای مشکلاتی به شرح ذیل است:
1-متن نوشتاری:
درس اول و دوم که شناخت نعمت های خدا و نحوه تشکر از خدای مهربان است بخش خداشناسی است و کودک خدا و نحوه سپاسگزاری از خدا را در قالب دعا کردن می آموزد . در درس سوم و چهارم پیامبر شناسی است و نسبت به پیامبر مکرم اسلام و حضرت ابراهیم به عنوان یکی از پیامبران بزرگ آشنا و انس و الفت پیدا می کند البته بطور غیر مستقیم و از طریق رفتارهای پیامبر اداب و اخلاق نیکو را هم یاد می گیرد درس های پنجم( روز دهم ) و ششم(بانوی قهرمان) در مورد شخصیت حضرت زینب ودرس چهاردهم(ام ابیها)در مورد شناخت حضرت فاطمه ( س) ودرس پانزدهم(همسفر ناشناس ) در مورد شناخت امام سجاد (ع) ودرس شانزدهم( داناترین مردم) در مورد شناخت امام محمد باقر( ع) ودرس هفدهم ( خواب شیرین) در مورد شناخت امام جعفر صادق (ع) درس های هشتم ونهم و دهم در بخش احکام جشن تکلیف و وضو و روزه و درس های یازدهم سیزدهم هیجدهم و نوزدهم در مورد آداب اسلامی و یک درس (دوازدهم ) در مورد شناخت و انس با قرآن و درس بیستم بخش معاد و بطور کلی متن های دروس بر اساس نه بخش مد نظر مولفان ارائه گردیده واهتمام ویژه ای به ساحت های شش گانه نیز شده است بجز موارد اندکی ایراد جزیی که در ذیل ارائه می شود:
1- بخش امامت بیشتر از بخش های دیگر هشت گانه درس اختصاص داده شده و برعکس بعضی بخش ها بصورت جزیی ارائه شده در صورتی که در تدوین کتاب باید به طور مساوی به هشت بخش توجه می شد.
2- درس هشتم که در مورد جشن تکلیف دختران می باشد تقریبا بی ارتباط با دانشَ آموزان پسر کلاس سوم دبستان است و در طول درس فقط در مورد جشن تکلیف دختران و چادر نماز است و اصلا ارتباطی به تکلیف پسران این پایه ندارد
3- اصول مخاطب شناسی در خیلی از موارد رعایت نشده و مطالب در حد ذهن و میزان پذیرش کودک نیست و بعضا از کلمات انتزاعی و غیر قابل درک دانش اموز سخن گفته شده است در صورتی که مولفان کتاب قدیم نظرشان بر این بود که دروس باید بر اساس اصول عینی و قابل لمس ارائه گردندو کتاب پر از کلمات انتزاعی است که قبلا مولفان ان کلمات را برای کودکان ابتدایی غیر قابل کاربرد می دانستند مثل شجاعت ، شهادت ، ایثار ، ایمان و.....
4- در مورد نحوه ارزشیابی هم باید گفت همانطور که نظر مولفان است که ارزشیابی به عنوان مهمترین بخش در فرایند آموزش، از آن جهت قابل توجه است که آیینه ی تمام نمای همه ی زحماتی است که یادگیرنده و عوامل یاددهنده برای رسیدن به اهداف آموزشی متحمل می شوند و نشان دهنده ی میزان پیشرفت دانش آموزان و نیز میزان توانایی ها و موفقیت معلم، برنامه ریزان و مؤلفان است.شیوه های ارزشیابی در این برنامه ، ضمن از نظر دور نداشتن واقعیت هایی که نظام ارزشیابی فعلی محصول آن ها به شمار می آید با تکیه بر دیدگاه های نوین روان شناسی تربیتی، و با در نظر داشتن روش های ارزشیابی متناسب با رویکرد های جدید در تربیت دینی انجام گیرد ولی متاسفانه رویکرد کتاب هنوز بر اساس کتب قدیم و تاکید بر محفوظات می باشد وبه نحوی بادیدگاه مولفان در مورد ارشیابی مغایرت دارد .
5- از نظررسم الخط دارای ایراد کلی است و با رسم الخط کتاب فارسی هم خوانی ندارد .
6- داستان ها در خیلی از موارد دارای اصول قصه گویی نیستند و از جذابیت برخوردار نبوده و می توان قصه های بهتری جایگزین نمود که اهداف درس را بهتر برساند
7- طبق نظر معلمان توالی دروس بر اساس یادگیری و مناسبت ها رعایت نشده است ولی معلم در انتخاب مطالب درسی می تواند براساس توانمندی دانش اموز و بر اساس اهداف مد نظر دروس از روش پیمانه ای استفاده کرده و هر درس را جابه جا کند یا قصه و مطلب دیگری را جایگزین درس نماید البته آنطور که من متوجه نظر مولفان شده ام پس دست معلم برای تغییرات مطالب درس و جابه جایی دروس باز گذاشته شده و جای نگرانی نیست
2- تصاویر کتاب :
تصويرجذاب نقش موثری در فرایند یادگیری ایفا می کند و ارائه تصویر بستگی به ذوق مولف دارای سبک های متعددی است دراين کتاب سبكهایی را در قالبي قرار داده تا مجموعهي كتاب از يك وحدت شكل برخوردار باشد. كتاب هدیه های آسمان ضمن آموزش دادن غیر مستقیم ومستقیم معارف اسلامی و آسماني و كلام وحي، بحثهايي نظير مفاهيم و مسائل اخلاقي و تربيتي را هم مورد تأكيد قرار ميدهد. اين قضيه به زمان خاصي تعلق ندارد و به همين دليل ميبايست اين نوع تصاوير به گونهاي باشد كه بتوان در هر زمان از آن بهره برد. عكس فقط در كتابهاي علمي جذابيت دارد و بازتاب آن مثبت است. در كتابهاي كه نياز به تفكر، تخيل و تحليل داريم، به لحاظ مفهوم درس بايد سراغ تصويرسازي رفت. البته تصويرگر هم وظيفه دارد كه به موضوع درسي عنايت داشته باشد و تا حد امكان سعي كند مفاهيم را از طريق ارائهي تصويرِ مناسب، به مخاطب القا نمايد. مجموعهي تصاويراین کتاب داراي يك اونيفورمخاصی است. منظور اين است كه اگر بيننده، كل كتاب را در يك نگاه مشاهده كند، اين احساس را داردكه كل تصاوير داراي يك انسجام و روند نزديك به هم است. همچنين تصاوير از هماهنگي خاصي نسبت به هم برخوردار است. وقتي ما صفحهي كتاب معمولي را باز ميكنيم، سفيدي كاغذ را احساس خواهيم كرد. طوري كه در آن صفحات،مادي بودن كاغذ به طور كامل براي مخاطب قابل درك و احساس است. حال آن كه در كتاب تصاوير هيچگونه جدايي با زمينه ندارد ، طوري كه زمينه، قابي براي مطالب و تصاوير ايجادمی كند.
سعي بر آن است تا تصويرسازيها انسجامي با زمينهي كتاب و كاغذ آن داشته باشد، به طوري كه حضورش در صفحه، تحميلي براي نگاه مخاطب نباشد. اين بدان معناست كه تمام اجزاي تصويري داخل كتاب مانعي براي خوانا بودن مطالب ايجاد نمی كند و در عين حال نيز جنس مادي ندارد. يعني اين تصوير طوري در ذهن مخاطب نقش می بندد كه احساس می كند اين صفحات و تصاوير درون آن از گذشته تا حال ادامه داشته است.
اگر تصاوير را با قابهاي متعارف در تصويرگري و صفحهآرايي جدا ميكرد اين احساس در مخاطب از بين ميرفت و او تصور ميكرد كه اين عكسها و تصاوير تنها به زمان خاصي تعلّق دارد. در حالي كه نباید این احساس به وجود می امد. شادابی و طراوت و تازگی در تصاویر موج می زند و طوري ارائه دادده شده كه مخاطب متوجه خاص بودن آن در مقايسه با ساير كتابها شود. در واقع به واسطه اين تفاوت ، ذهنيت كتاب با ساير كتب ديگر را هم درك می كند.
دو نگاه به تصويرسازي در اين كتاب اعمال شده است.
يك نگاه مبتني بر متن سفارش داده شده است كه تصويرگر با حال و هواي حسي خودش و با توجه به متن آن را ارائه داده است.
نگاه دوم به حواشي و زمينهها در صفحهآرايي بر ميگردد كه آن هم نوعي نگاه به تصويرگري است. اين نگاه بر گرفته از اِلِمانهاي تصويرسازي در متون ديني و تاريخي است.هدف از اين اِلِمانها كه ريشه در هنر اصيل ايراني- اسلامي دارد اين بوده كه در ذهن شاگرد ايجاد پرسش نمايد. در واقع شاگردان را به كنكاش وادارد تا از طريق معلمان خود درصدد كشف ويژگيهاي هنر اسلامي و ايراني باشند.
برخي از تصاوير اين كتاب ارتباط مستقيمي با موضوع درس دارد و سعي ميكند به سرعت ارتباط دانشآموزان با محتوا برقرار نمايد. حال آنكه در نگاه دوم تصويرگري دو نكته ديگر نيز نهفته است. اول آنكه اين تصويرگريها يك شكل واحد از نظر تزييني به كل كتاب داده و يك انسجام و وحدت در سراسر كتاب ايجاد كرده باشد. ديگر آنكه اين تصويرگريها می كوشد با ايجاد پرسشهايي در ذهن مخاطب، وي را آرامآرام به سمت آشنايي با هنرهاي اصيل ايراني هدايت كند. البته اين نقش مايهها برگرفته از اِلِمانهاي اصيل آثار هنري ايراني و اسلامي است كه سعي شده تا حدي به ذهن مخاطب اين كتاب و سطح سني او نزديك باشد.
اين رنگها از نظر بصري تا حدي شدت سفيدي كاغذ را ميگيرد و حس تخيل را در مخاطب افزايش ميدهد. اما اين كه چرا رنگ نخودي يا خاكي تا حدي غلبه بيشتري در زمينهها دارد به چند دليل است.
در هنر اسلامي- ايراني اصولاً رنگ كاهي يا نخودي بيشتر براي زمينهي كار در آثار مورد استفاده قرار ميگرفته است.
اين كتاب عليرغم اينكه آموزش معارف اسلامی بر اساس میزان پذیرش مخاطبش است ، امّا با بكار بردن اين رنگ ها توجه مخاطب را به آفريده شدنش از خاك جلب می كند.
سعي شده در تصويرسازيها به گونهاي عمل می كند كه تا حد امكان علاوه بر محتوا به كمك رنگها، زمينهها و تصاوير هم ذهن كودك را به سمت پرسشهايي هدايت كند تا در نتيجه از درون آن پاسخهايي مبتني بر خلقت و آفرينش نيز به وي ارائه شود.
سعي شده از رنگهايي براي نقش مايههاي حاشيهاي كتاب استفاده شود كه :
اولاً: آن رنگها بر رنگ تصاوير موضوع درس غلبه نكند و ذهن مخاطب در درجهي اوّل متوجه متن و سپس به تصوير اصل درس باشد.
ثانياً: اگر قرار بود اين رنگها پر رنگتر از رنگ فعلي چاپ شود، چشم مخاطب را خسته ميكرد و كتاب از نظر ارزشي گذاري تصويري در جهت آموزش درس گام بر نميداشت و بيشتر ذهن دانشآموز را متوجه حاشيه ميكرد.
ثالثاً: اگر كمي دقت كنيم متوجه خواهيم شد كه اين رنگها و حتي حالت شكلها به گونهاي طراحي و اجرا شده است كه ذهن مخاطب را به سمت و سوي معماري اسلامي و ايراني هدايت ميكند . از اين طريق يك پيوند دو سويه ميان آثار اسلامي و حاشيه اين كتاب برقرارشده است. كه ذهن كودك با ديدن اين حواشي متوجه كاشيكاريهاي اسلامي و ايراني در مساجد يا ساير اماكن ميشود. از سوي ديگر اگر دانشآموز براي بازديد و ديدار به يك مكان مذهبي، اسلامي و ايراني برود، به نوعي ذهنش با كتاب درسي پيوند ميخورد. البته ارزش تأثيرگذاري رنگ آميزي حواشي در مرتبهي دوم اين كتاب قرار دارد.
قاببندي و ايجاد كادر به نوعي باعث جلب نظر مخاطب و خواننده ميشودتا محتواي درون آن را با دقّت بيشتري ملاحظه كند. هر جا كه در اين كتاب آياتي از كلام وحي و حتي ترجمههاي آن ارائه شده است، سعي شده كادربندي مربوط به آن پررنگتر ارائه شود. زيرا در آن صفحات توجه بچهها به آيات و كلام وحي بيشتر باشد.
سعي شده با يك احساس بهتر و بيشتري، كودكان را به هنر كتابآرايي اسلامي و ايراني نزديك كند. هنرمندان تصويرگر در اين کتاب از تكنيكهايي نظير آبرنگ، اكولين و گواش استفاده كردند كه تصاوير نهايي با استفاده از كامپيوتر و امكانات رايانهاي پالايش و اجرا شده است.در مجموع تصاویر از جذابیت خاصی برخورداربوده و بردر بیشتر موارد اثربخشی خود را در فرایند یادگیری ایفا می کند .
در مجموع تصاویر خوب است ولی می توان از تصاویر بهتری استفاده نمود که هم جذابیت بیشتری داشته و هم ساحت های تربیتی مد نظر تفکر بسیجی را ارائه نماید و سایر اشکالات جزیی که در فرم های نظرات معلمان آورده شده و می توانیم تصاویر بهتری جایگزین ان ها کنیم
3-روش های ارائه درس:
مقصود از روشها ، فنون ، شیوه ها و دستور العملهای جزئی است که اهداف آموزش را به ثمر می رسانند .برخی از این روشها عبارتند از : 1ـ روش غیر مستقیم نتایج استفاده از روشهای غیر مستقیم بسیار مفید تر از روش مستقیم است چرا که در روش مسقیم تذکرات زیاد و متوالی سبب لجاجت و مقاومت منفی می شود و بیان ایرادات و نصایح . احساسات کودک را جریحه دار می کند . علاوه بر این احساس غرور ، خودخواهی و احساس خفت ناشی از پذیرش خطا سبب مقاومت روحی فراگیر می شود. روش الگویی ، روش استفاده از مثال ، قصه گویی ، یادآوری نعمات الهی ، نمایشی از جمله روشهای غیر مستقیم هستند. در سیره بزرگانی چون آیت ا... بهجت نیز روش غیر مستقیم بسیار دیده می شود . ایشان هیچ گاه به طور مستقیم به شخص نمی فرمایند این کار را بکن یا نه . بلکه در ضمن داستان یا حدیثی قصور و اشتباه اطرافیان را گوشزد می نمایند. 2ـ استفاده از روشهای فعال در این روش مشارکت کودکان مد نظر است و مزیت آن تأثیر عمقی آن است ، فعالیت گروهی بچه ها ، واگذاری مسئولیت به ایشان ، وضع قوانین توسط آنها و نظارت و قضاوتشان در مورد افراد خاطی از موارد مهم و موثر است. 3ـ روش تربیت تلقینی تلقین مثبت به خود و دیگران از روشهای مورد استفاده در تربیت اسلامی است ، حضرت امام خمینی (ره ) در این مورد می فرمایند : « یکی از چیزهایی که برای انسان مفید است تلقین است ... یک مطلبی که باید در نفس انسان تاثیر بکند با تلقینات و تکرارها بیشتر در نفس انسان نقش پیدا می کند به همین جهت اگر استفاده از روش تلقین در تعلم و تربیت به صورت منفی و تحمیل نباشد بلکه به شیوه مثبت ، آگاهانه و آزادانه انجام پذیرد بسیار مطلوب و موثر خواهد بود.
ونتیجه: هر چه والدین ، معلم یا مربی که تربیت یا قسمتی از تربیت کودک را بر عهده دارند با ویژگیهای کودکان ، نکات روانشناسی و تربیتی آنان آشناتر باشند در امر آموزش موفق تراند . شیوه های آموزش باید اصولی و علمی کاربردی باشند . در آموزش مفاهیم دینی باید عوامل تأثیر گذار را شناخت و آنها را در راستای بهتر شدن امر آموزش جهت داد و از سخنان معصومین ـ علیهم السلام ـ بهره جست ؛ چرا که اگر دیر شود قلب او مشغول به چیزهای دیگر شده و سخت می گردد و دیگر تربیت او امکان پذیر نبوده یا بسیار مشکل و کم اثر خواهد شد . الگوهای رفتاری کودک باید در درجه اول خودشان مسائل اخلاقی و دینی را رعایت کنند چرا که کودکان الگو پذیران خوبی هستند و معمولا از پدر و مادر خود الگو می گیرند . در آموزش بیشتر باید از روشهای غیر مستقیم استفاده کرد تا موجب مقاومت روحی در کودک نشود و همچنین روشهای فعال بسیار موثر هستند
یادگیری از طریق همیاری و مشارکت فعال دانش آموزان
- مطابق نقشی که برنامه جدید تعلیم و تربیت دینی برای دانش آموزان قایل است. دانش آموز باید فعال بوده و در مسیر یادگیری مشارکت کند. بدین ترتیب بچه ها، مطلبی را طوطی وار حفظ نمی کنند بلکه پیامها و مفاهیم مندرج در هر درس باید از طریق فعالیت دانش آموزان و تجربه و استنباط خود آن ها دریافت شود. آن ها در مواقع مقتضی، به عنوان عضو گروه یادگیری به فعالیت و مشارکت دانش آموزان در آموختن خود و دیگران می پردازند.
- یاری رساندن به معلم در غنی سازی فرایند یادگیری
- تجارب، اطلاعات و آموخته های قبلی دانش آموزان می تواند محتوای آموزشی را غنی تر ساخته و معلم را برای بازنگری، تنظیم مجدد و غنی سازی آن مجهز کند.
نقش والدین:
- والدین برای ایجاد شرایط مناسب برای یادگیری کودکان تلاش می کنند.
از مهمترین کمک های اولیا به بچه ها، مراقبت و دور کردن آنها از شرایطی است که برای یادگیریشان ایجاد مزاحمت و تناقض می کند، مثلا ایجاد محیط فیزیکی نامناسب برای یادگیری یا طرح برخی سؤالات نامناسب با سن بچه ها.
- والدین برای خلق موقعیت های مناسب برای جست و جو و تجربه کردن کودکان تلاش می کنند.
به والدین توصیه می شود اکیداً از ارائه ی شتاب زده و زودتر از موقع اصل مطلب و نتیجه ی بحث به کودکانشان خودداری نموده و بگذارند کودک، خود برای رسیدن به نتیجه تلاش کند.
- والدین در کودکان ایجاد شوق و انگیزه می کنند.
اولیا می توانند در کودکان خود برای پاسخگویی به سؤالات، برای فکر کردن، برای طرح سؤال ، برای پیشنهاد کردن برای مشارکت. برای فعالیت خلاق و .... ذوق و شوق ایجاد کنند. از جمله جلب توجه کودک به پدیده های مختلف و وقایع پیرامون او و یا اهمیت دادن بزرگترها به فعالیت های کودکان از راه های ایجاد ذوق و شوق در آنهاست.
- والدین با معلم در ارتباط مؤثر برقرار می کنند.
نحوه ارزشیابی درس :
مطلب استنباط شده از دیدگاه مولفین اینست که: ایمان وعمل دو شاخصه ی اصلی دین داری انسانها هستند . دو ویژگی کاملاً منحصر به فرد و شخصی که به هیچ عنوان قابل ارزشیابی توسط کسی ( جز خداوند متعال ) نیست. ما براین اعتقادیم که ارزشیابی ایمان وعمل دینی افراد نه تنها میسر نیست بلکه مفسده برانگیز و منحرف کننده است. بلکه آن چه در یک فرایند آموزشی می تواند / باید مورد ارزشیابی قرار گیرد، صرفاً یادگیری افراد است. دانش ، نگرش و توانائیهایی که طی فرایند یاددهی –یادگیری به آنان آموخته می شود و اگر همه جانبه و اثر بخش باشد می تواند شخصیت و منش آنان را شکل دهد. بنابراین ما بر این نکته تأکید داریم که اساساً رابطه تابعی مستقیم و بسیار قوی میان آموخته های افراد و میزان ایمان و عمل دینی آنان وجود دارد. با تکیه بر همین رابطه است که می توان امیدوار بود که درس دینی و آموخته های کودکان ( از طریق فرآینده یاددهی) تأثیر مثبت و قابل توجهی در ایمان وعمل آنها داشته باشد. بدیهی است که مطابق آموزه های تعلیم و تربیت دینی ، به خاطر سپردن مجموعه ای از اطلاعات و تراکم ساختن محفوظات ، رغبتی برای به عمل در آوردن دانستنیها در فرد ایجاد نخواهد کرد و انجام اعمال و آداب دینی هم بدون آن که باور و ایمانی همراه آن باشد ، ارزش چندانی ندارد. همچنان که احساسات و عواطف دینی ، آن گاه مطلوب و ارزشمندند که پشتوانه ای از علم و معرفت داشته باشند و در این صورت است که می توان انتظار داشت انجام اعمال دینی، استمرار داشته و فرد ، در موقعیتهای مختلف ، به انجام وظایف و تکالیف دینی خود پایبند باشد. به این ترتیب در تعلیم و تربیت دینی ، می خواهیم:
·دانش آموزان ، مفاهیم و مطالب دینی را درک کنند،
به کسب معرفت بیشتر و نیز عمل دانسته ها علاقه مند شوند.
· اعمال و وظایف دینی را با آگاهی و انگیزه ای واقعی به صورتی مستمر و مداوم انجام دهند.
به عبارت دیگر ، تعلیم و تربیت دینی به دنبال افزایش دانایی و توانایی دانش آموزان برای دیندار شدن آنهاست و این چیزی نیست که با طرح سؤالها و پرسشها ی معمولی کلاسی، قابل ارزشیابی باشد، بلکه شیوه هایی را می طلبد که طی آن تمامی حرکات و اعمال و رفتار دانش آموزان مورد توجه آموزگار قرار گرفته و معلم توانمند و آگاه ، آن چه را به او می آموزد، در نگاه ، حرکات، گفتار و رفتارش ببیند و دریابد. باید از سوء برداشت پرهیز شود و آن این که توجه به قلمروهای نگرش و مهارتی دانش آموزان بدین معنا نیست که به میزان دینداری آنهانمره بدهیم و مثلاً به کسی که درنماز جماعت شرکت می کند یا راست می گوید یا غیبت دیگران را نمی کند، نمره ای کامل بدهیم. این امور اساساً قابل نمره دادن نیستند.
به طور کلی روش های تدریس نوین و رویکرد جدید در ارائه محتوا به فراگیران بنظر ما بسیار مفید و جالب است ولی دومشکل وجود دارد که عملا نحوه تدریس را تحت الشعاع خود قرار داده و چه بسا مشکلاتی در نحوه اجرا به وجود می آورد که این مشکلات عبارتند از :مشکل فراهم سازی امکانات و بستر ها بر اساس توان مالی مدارس و هزینه بر بودن اجرای روش های نوین و مشکل دوم مشکلات معلمان که بگذارید عمیق تر آن را بررسی کنیم:.
نزديك ترين شخص به دانش آموز، پس از والدين (حتي در دوره ابتدايي بيش از والدين) معلم و آموزگار پايه است، در راهبردهاي نوين آموزشي «معلم، مدير يادگيري» است و كار اصلي وي «ايجاد فضاي منسجم آموزشي» مي باشد.
- معلم الگوی رفتار است
به یقین پس از پدر و مادر، باید مهم ترین عامل را در مدرسه و در شخصیت معلم بجوییم، بویژه در محدوده ی سنی دوره ی ابتدایی که الگوپذیر دانش آموزان از یک سو و نقش الگویی معلم از سوی دیگر این عامل را قوت می بخشد بنابراین مهمترین معلم دینی، ایفای نقش تربیتی وی به عنوان یک الگوست.
- معلم فعال و کارآمد است.
کتاب ماده ی اولیه کار معلم است. اما اوست که محتوای این کتاب را با تدبیر خود همچون پارچه ای بُرش می دهد و آن را با قامت دانش آموز، به هیات لباسی مناسب در می آورد.
- معلم شخصیت اجتماعی دانش آموزان را شکل می دهد.
معلم آگاه برای ایجاد فضایی مناسب برای یادگیری ویژگی هایی را از خود بروز می دهد که دانش آموزان فعالیت اورا به عنوان سرمشق قرار می دهند، از جمله این ویژگیها: حالت شاد، رفتار دوستانه، بلوغ عاطفی، صداقت، توجه دلسوزانه و آمیخته با محبت، توجه به نیازها و احساسات و عواطف بچه ها و علاقمندی به اجتماعی شدن آنهاست.
- معلم مشوق دانش آموزان است.
معلم با ترتیب دادن فعالیت هایی متناسب با اهداف آموزش دینی، شاگردان را تشویق می کند که با پشتکار فعالیت کنند و به یکدیگر نیز یاری دهند و بدون نگرانی از اینکه نظراتشان به تمسخر گرفته شود، در آموزش سهیم شوند.
- معلم راهنما و همراه بچه هاست.
معلم به جای تلقین مطالب درسی، بچه ها را راهنمایی و آن ها را در فرایند یادگیری یاری و همراهی می کند و با مشاهده و ثبت دقیق فعالیت های دانش آموزان و نتایج آن ها و نیز احوال و احساسات آن ها و در تمامی مراحل یادگیری، زمینه ها و امکانات رفع مشکلات و نقایص یادگیری بچه ها و قضاوتی روشن و منصفانه از پیشرفت آن ها در این درس را فراهم می کند.
- معلم با محیط زندگی و والدین بچه ها مرتبط است.
معلم آگاه، موضوع هر درس را به معلومات و تجارب قبلی شاگردان پیوند می دهد و با گسترش دادن دامنه ی محیط یادگیری از مدرسه به خانه ی شاگردان، روابطی همکارانه با والدین برقرار می سازد و این روابط را استمرار می بخشد و از این راه، مشارکت فعالانه والدین را در یادگیری فرزندانشان تشویق می کند. اما آنچه باید در مورد معلمان کنونی نقد شود عبارت است از : الف) پافشاری تعدادی از معلمین بر اجرای روش های سنتی و قدیمی و کم هزینه ب) عدم شناخت معلمان به اجرای روش های نوین ونیاز به تقویت اموزش و بروز رسانی است این تغییرات مستمر در رویکرد و نحوه تدریس و عدم هماهنگی و پذیرش معلمان و نا کارایی تجربیات و دانش معلمان و عدم پذیرش این تغییرات پشت سر هم توسط مجریان از مشکلات اصلی آموزش به حساب می ایندبه عنوان اولین انتقادکلی وارده بر این دروس عدم هماهنگی و وحدت و انسجام در بین برنامه ریزان با مجریان می باشد و متاسفانه این ناهماهنگی در دیدگاه برنامه ریزان با نحوه اجرای آن کاملا مشهود می باشد از طرفی با توجه به موقعیت های جغرافیایی و شرایط و امکانات و وجود نیروهایی انسانی با دیدگاه های متفاوت آشکارا می بینیم که هنوز در خیلی از کلاس هابخاطر عدم شناخت و تفاوت دیدگاه ها و نحوه تدریس عدم آن ارتباط و انسجام وجود دارد و مسیر رسیدن به اهداف مد نظر را دچار خدشه نموده و عملا تحقق اهداف را نا کارآمد کرده است پس در مرحله اول زمینه سازی بسترها و امکانات و ایجاد کلاس های اموزشی و تقویت ضمن خدمت و با ایجاد تعامل بین برنامه ریزان و مجریان و قبول همدیگر است که می توان با وحدت و هماهنگی بستر تحقق اهداف مد نظر برنامه ریزان را بر اساس سند تحول بنیادین و برنامه های درس ملی محقق ساخت و انتقاد وارده دیگر شتاب زدگی در اجرای کامل اهداف است که هر ساله منجر به تغییرات کلی کتاب هاشده است واین تغییرات مکرر کتب درسی و رویکرد های تدریس عملا معلمان را سردرگم نموده و تجربیات آن ها رانا کارا و دانش های اندوخته شده ی آن ها را تحت الشعاع خود و عملا نا کارآمد کرده است مثلا اول برای تدریس معارف کتاب دینی یک جلد بود با تاکید بر امتحان و محفوظات بلافاصله کتاب قصه شد و مبتنی بر فعالیت و شامل دوکتاب درسی و کتاب کار بود و عملی و به جای حفظ سوالات فعالیت محور کار بودو ارزشیابی کتبی و امتحان و ....برداشته شد و چیزی به نام تجدیدی از درس وجود نداشت حتی اگر دانش اموزی نتواند فعالیت کند باید قبول می شد بلافاصله بار تغییرات تلفیقی شد از محفوظات و کار عملی و اینبار شد یک کتاب آنهم مبتنی بر پرسش و پاسخ و اینبار ارزشیابی ملاک کار قرار گرفته و..... و نتیجه آنکه: انديشه ها و آرمان هاي خوب، اگر بد طراحي شودو یا بد اجرا شوند و انسجام در آن ها لحاظ نشود، در مرحله عمل، فرايند و نتيجه بدي به همراه خواهند داشت و اثربخش نخواهند بود. و بالعكس وحدت انديشه و انسجام معارف چه در طرح و چه در اجرا باعث كارآمدي آموزش و پرورش و در نتيجه فراهم آمدن شرايط كمال مي شود.لذا چنین به نظر می رسد بستر سازی برای تغییرات انجام نگرفته و شتابزدگی در تغییرات محتوای درسی ابتدایی بسیار سریع بوده و هنوز بین دیدگاه مجریان و برنامه ریزان تفاوت بسیار است و نیاز به اموزش ضمن خدمت و ارتباط ببین مولفان و برنامه ریزان با معلمان و مجریان این امر خطیر به خوبی احساس می شود تا با اگاهی کامل و هماهنگی بیشتر رسیدن به اهداف سند تحول بنیادین در برنامه درس ملی محقق شود .
در پایان ضمن عذر خواهی بخاطر اطاله کلام امیدوارم مطالب فوق مفید و موثر در برنامه ریزی قرار گیرد . در ضمن فرم های یک نظر خواهی 10% معلمان بسیجی پایه سوم وفرم 2 جمع بندی به تعداد 10 برگه پیوست گزارش می باشد خدایا چنان کن سرانجام کار / تو خشنود باشی و ما رستگار ...
من الله التوفیق –25/10/93
گروه سه نفره جمع بندی نقد کتاب هدیه های آسمان پایه سوم شهرستان گتوند :
1- بهزاد جعفر زاده
2- محسن صالحی
3- حمید فتحی زاده
[1].هر حوزه يادگيري به اقضاي ماهيت خود از رويكرد (ديدگاه) و يا فراديدگاه معيني تبعيت ميكند، اما جهتگيري رويكردهاي برنامه درسي بايد در راستاي شكوفايي فطرت گرايي توحيدي انتخاب و سازماندهي شود.
[2]. منظور از موقعيت، وضعيت و نسبت مشخص و پوياي فرد به عنوان عنصري آگاه، آزاد و فعال با گستره جهان هستي (جامعه، طبيعت و ماوراء طبيعت) و خداوند متعال به عنوان مبداء و منتهاي هستي است كه موجب تغيير مداوم مرتبه وجودي آدمي و تحول وجه جمعي هويت ميگردد. (فلسفه تعليم و تربيت رسمي)
[3]. عناصر پنجگانه اهداف كلي در شبكهاي مفهومي، مرتبط و به هم تنيده تبيين ميشوند و در فرايند عملي تربيت هر كدام از اين عناصر، متناسب با نيازها و شرايط متربي ميتوانند سرآغاز سير تربيتي متربي باشند و ساير عناصر را تقويت و تعميق نمايند.
[4]. ساحتهاي تعليم و تربيت بر اساس سند تحول بنيادين آموزش و پرورش، عبارتند از: اعتقادي، عبادي و اخلاقي، اجتماعي و سياسي، زيستي و بدني، زيباشناختي و هنري، اقتصادي و حرفهاي و علمي و فناورانه.
[5]. اهداف كلي و تفصيلي برنامه با توجه به مهمترين توانمنديها، نيازها و انتظارات افراد و جامعه، اسناد بالادستي، پژوهشها و نيازسنجيها تدوين شده است. در پيوست سند به اين توانمنديها و نيازها اشاره شده است.
[6]. در مورد هموطنان مسلمان اهل سنت و پيروان اقليتهاي ديني اصول دوازدهم و سيزدهم قانون اساسي رعايت ميشود.
افزودن دیدگاه جدید