صحنه سازی در میدان تاریخ

عجیب نیست که امروز، در این نقطه از تاریخ افکار خفته، حتی با دیدن فجایع دردناک انسانی در غزه بیدار نمیشوند! غم و اندوه این بیتفاوتیها را در تاریخ صدر اسلام نیز میتوان دید؛ زمانهای که معاویه در آن نفس میکشید و جالب است که امروز روایتی از او مطرح میشود و تمام تلاشش را میکند تا او را شخصیتی اثرگذار و جریانساز در سرنوشت امت اسلامی نشان دهد. بله! به راستی که او اثرگذار بوده و نقش بینظیری در چرخش فکری تاریخی امت اسلام داشته است؛ چرخشی از جنس خاموشی افکار و خشکاندن ریشه ایمانی و اخلاقی مسلمانان!
نویسنده کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن»چه زیبا ترسیم کردهاست؛ کتابی که گویی فریاد حسرت در آن موج میزند. حسرتی که هر واژهاش سنگینی تاریخ را بر دوشهای ما میگذارد: «جنایت معاویه، جنایتی است که جز چشمهای دقیق آن را نمیفهمند. معاویه باید این کودک نو رسیده، این جامعه اسلامی را، بیست سال لااقل جلو میبرد، بیست سال جلو نبرد که هیچ؛ بلکه دویست سال هم از نظر فکری، بینش و اخلاق عقب برد!این جنایتی بود که به هیچ صورت بخشودنی نبوده و نیست».(حسینی خامنهای، ۱۳۵۳: ص۹۶).
این فجایع فکری زخمهایی هستند که گویا هر روز بزرگ و وسیعتر میشود و در این میان ماجرای غزه همان زخم عمیق و ناسوری است که هر دم با خنجرهایی از جنس سکوت و بیتفاوتی دولتهای به ظاهر اسلامی، بر تن رنجورش، نمک بیغیرتی پاشیده میشود.
اکنون در میانه جدال همهٔ کفر در برابر همهٔ ایمان (غزه) چنین روایتی از شخصیت معاویه چه معنایی دارد؟ آیا غیر از این است که هویت را نشانه گرفته است؟! هویت، همان عنصر ممزوج شده با تاریخ را؛ تاریخی که چون آینه، حقیقت را بیپرده نشان میدهد. ما معلمان در این بزنگاه تاریخی چه نقشی داریم؟
آیا آمادهایم که این آینه را در دست بگیریم و حقیقت را آنگونه که بوده و هست به نسلی که آینده در دستان اوست نشان دهیم و التیامی باشیم بر زخمهای کهنه ناشی از فکرهای خفته؟!
آیا باور داریم که بیداری افکار، رسالتی است الهی و وظیفه داریم تا در حرکتی انبیاءگونه این نور را به نسلهای بعدی منتقل کنیم؟!
در جهانی که دستمایه جنگ روایتهاست آیا ما فقط انتقالدهندگان دانش هستیم یا نگهبانان هویت حقیقی انسان؟
پاسخ این پرسشها معنای مبارزه ما معلمان در این پیکار آخرالزمانی است؛پیکاری که کلید رمزآلود ظهور است!
مریم جامه بزرگی معاونت علمی سازمان بسیج فرهنگیان
افزودن دیدگاه جدید